قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

خرد، ويژه‌ي افرادي نيست كه سال‌ها زندگي كرده‌اند. (نامشخص)

نه انديشه ها، بلكه علايق مادي و آرماني به گونه اي مستقيم بر رفتار انسانها تسلط دارند، اما بارها پيش مي آيد كه جهان بيني…

چه بر سر افسر ستاد ارتش می آمد اگر می اندیشید كه هر حركت او، برای هزار خانواده تیرگی به ارمغان می آورد و قلب…

خردمند، در آنچه نزديك است، دورترين‌ها را درك مي‌كند. (نامشخص)

نمي توان گفت آنچه براي يك نفر سزاوار است براي فرد ديگر هم سزاوار مي باشد. براي مثال، انكار نفس و افتادگي سزاوار يك فرمانده…

فزون خواهي براي داشته هاي ما زيانبار است. (ارد بزرگ)

خردها از اساس با يكديگر اختلاف دارند، اما با ملاحظات صرفاً كلي نمي توان به اين تفاوتها پي برد. (آرتور شوپنهاور)

نمي‌توانيد آزاده باشيد، مگر آنكه براي به دست آوردن آزادي بكوشيد. (جبران خليل جبران)

فقر در كوي هنرمندان و رنجبران راه ندارد و شادماني در خانه اي است كه مهرباني در آنجا حكومت مي كند. (ويليام شكسپير)

خشم، شما را خوار مي‌كند، در حالي كه بخشايش، شما را وادار مي‌كند تا فراتر از آنچه هستيد، رشد كنيد. (شري كارتر اسكات)

نمي توان بچه ها را در حصار گذاشت، به گونه اي كه با تجربه هاي جديد آشنا نشوند؛ تجربه هايي كه ممكن است ناگوار هم…

فقط كارهاي جسورانه به حساب مي آيند. (فلورانس اسكاول شين)

خط مستقيم نه تنها در هندسه، بلكه در اخلاقيات هم كوتاهترين راه است. (نامشخص)

نگراني درباره‌ي چيزهايي كه در كنترل شما نيست، معنا ندارد، زيرا در چنين شرايطي، تلاش و نگراني‌تان، چيزي را تغيير نمي‌دهد. (نامشخص)

فكر كردن بسيار آسان است و عمل كردن، بي نهايت دشوار. هيچ چيز در زندگي مشكل تر از اين نيست كه انسان، افكار خود را…

خطر را پيشه ساختي و درين چيزي نيست كه سزاوار سرزنش باشد. (نيچه)

نكته ي مهم آن است كه تو هر روز كاري را انجام دهي، حتي اگر فكر كني كه كار كوچكي است تا به تو كمك…

فن جنگ، نيرومند بودن در يك نقطه ي مشخص و روشن است. (ناپلئون بناپارت)

خنده، خورشيدي است كه زمستان را از نژاد انساني دور مي‌كند. (ويكتور هوگو)

نفس زبون و فرومايه، آن سان كه پيداست، از درك دانش راستين بي‌بهره است. (افلاطون)

فيلمنامه ساختاري است كه فرو مي ريزد تا ساختار ديگري را بنا سازد. (نامشخص)

خنديدن، همه‌ي مرزهاي محدود انديشه را ويران مي‌كند و آمادگي انسان را براي پذيرش هر رويدادي بالا مي‌برد. (استيو چندلر)

نقطه شروع هر دستاوردي، خواست و اشتياق است. (ناپلئون هيل)

قبل از ازدواج شش نظريه درباره تربيت كودكان داشتم؛ حالا شش فرزند دارم، ولي داراي هيچ گونه نظريه اي نيستم. (نامشخص)

خواسته‌ي خود را به ميل و آرزو تبديل كنيد؛ شما تجلي همه‌ي بركت‌هاي بي‌كرانه‌ايد و سزاواريد كه از وفور نعمت جهان هستي بهره‌مند باشيد. (وين…

نعمتي پرارزش تر از اين براي يك جوان وجود ندارد كه مورد محبت فردي شريف قرار گيرد و براي يك مرد نيز نعمتي بالاتر از…

قدرت خواهي بشر و نه ميل به شناخت، اولين عامل براي گرايش او به فلسفه بوده است. (نيچه)

خوب است كه حقيقت كالا نيست و هيچ كس نمي تواند آن را در اختيار تو بگذارد، وگرنه ارزشش را از دست مي داد. (اشو)

نسبت به چيزي كه براي زمانه تو بسيار بااهميت به نظر مي رسد، بي خبر باش. (نيچه)

قشنگ ترين و بهترين بخش زندگي هر فرد، زماني است كه به نتيجه ي تلاش هاي خود دست مي يابد. (گيل ليندن فيلد)

خود را بشناس و به روح خويش فرمانروايي كن. در اين صورت مي تواني اميدوار باشي كه روزي مقتدر و سعادتمند خواهي شد. (نامشخص)

نخستين و بالاترين پيروزي، تسلط بر خويش است. (افلاطون)

قلب مغرور و خودخواه هرگز نمي تواند از سرگيجه و بي حوصلگي بگريزد. (گوته)

پايبندي برخي از آدمها به گونه اي است كه هنگامي كه پيشامد بدي رخ مي دهد، بي درنگ، راه شان را كج كرده و از…

نخستين اولويت و مقدم ترين چيز براي انسان هوشمند، جست و جوي شادماني است. آنگاه كه شادماني را بيابي و مزه ي آن را بچشي…

قهرمان شدن بهاي سنگيني دارد، اما در اوج ماندن بهايي بيش از قهرماني دارد و بهتر از پيش شدن حتي بيش از دو مورد پيش…

پدر و پسر بيش از مادر و دختر، نسبت به يكديگر ملاحظه كارند. (نيچه)

نخستين گام براي داشتن يك زندگي شادتر و كامياب تر اين است كه مالكيت [ =ازآنِش ] وضعيت كنوني زندگي تان را به دست گيريد….

كار، ارزانترين دارويي است كه براي رفع نگراني در دسترس است. (ديل كارنگي)

پذيرش وجودي مرگ، به چَم بي‌رنگ شدن انگيزه‌هاي زندگي نيست، بلكه اين نويد را به ما مي‌دهد كه پس از مرگ نيز دوباره زاده خواهيم…

نخست به خود بگوييد چه مي‌خواهيد، سپس، هر آنچه را كه بايد، انجام دهيد. (جك كانفيلد)

زندگي، چيزي مانند ترومپت است؛ اگر درون آن ندمي، پژواكي از آن نمي شنوي. (پيتر مك ويليام)

پرسش هاي هر كس بيش از جواب هايش او را مي شناساند. (فرانسوا ولتر)

نبوغ [=هوش سرشار]، خود را به كار سپردن است. (والتر بنيامين)

زندگي، دشوار و كوتاه است؛ با كارهاي بسيار بسيار كوچك، آن را بزرگ كنيد. (پرمودا باترا)

پروردگارا زندگاني مرا در خدمت به خلق قرار بده تا آنها را درك كنم! (جان ماكسول)

ناقص ماندن كار پيشين، شما را از تمركز روي كار تازه بازمي‌دارد. (جك كانفيلد)

زندگي روستايي حتا آنها را كه توجهي بدان نمي كنند به خود جلب مي كند. (فرناندو پسوا)

پس از هر شكست، باز هم هدف خود را دنبال كنيد. (پرمودا باترا)

ناخوشنودي و تيره و تار بودن جهان، نزد اقوام كنوني ميراث گرسنگي كشيدن هاي پيشين است. (نيچه)