قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

“تمدن” به مجموعه ي دستاوردها و نهادهايي گفته مي شود كه زندگي ما را از زندگي حيواني پيشينيان دور مي كند و دو هدف دارد:…

موفقيت نيز ناشي از آغازگري و ابتكار، پشتكار و بيان روشن عشق و محبت ژرف قلبي است. (آنتوني رابينز)

زيبايي، تصور اصلي و اساسي طبيعت است. (آرتور شوپنهاور)

تندرستي بدن، هر چند به درجه‌ي كمال رسد، به خودي خود سبب تندرستي روح نمي‌تواند شد و حال آنكه برعكس، تندرستي روح، همه‌ي نيكويي‌هاي ممكنه…

موفق ترين مديران كساني هستند كه تا وقتي ” كهنه ” خوب است از آن استفاده مي كنند و به محض اينكه ” نو ”…

زيبايي، در فرا رفتن از روزمرگي ها است. (نامشخص)

تنها آموزه ي مهم اين است كه در راه خود گام برمي دارم و آنچه مي خواهم انجام مي دهم. (ريچارد باخ)

موسيقي از فكر تراوش مي كند و در قلب مي نشيند. (لودويگ وان بتهوون)

زيستن در پرتو بخشش و گذشت و بهره‌گيري از آن در هر روز از زندگي، راهي‌ست براي مهار اميال نفساني و پرورش عشق و مهرباني….

تنها انسان مرده تلاش مي كند ثابت كند كه زنده است. (اشو)

مهمترين چيز بعد از حل يك مسئله، يافتن اندكي طنز در آن است. (نامشخص)

سازگاري، عكس ناسازگاري است، آرزو، عكس نفرت و جلب شيئي، عكس دفع آن است. (افلاطون)

تنها براي دست يافتن به امور محال است كه بشر مي تواند به بالاترين حد امور ممكن دست يابد. (نامشخص)

من هرگز به آينده فكر نمي كنم، چرا كه خودش به زودي خواهد آمد. (آلبرت انيشتين)

سبب هر كار بزرگي زن است؛ زن كتابي است كه جز به مهر و محبت خوانده نمي شود. (لامارتين)

تنها چيزي كه بايد بدانيد اين است كه دنياي بيرون، بازتاب ذهن شما است. (اندرييس ارت)

مهم نيست كه شما سرنگون شويد، مهم آن است كه دوباره به پاخيزيد. (نامشخص)

سحر خيز باش تا کار خود را به نيکي به انجام برساني (کورش کبير)

تنها دشمنان انسان، در درون خود او هستند. (فلورانس اسكاول شين)

من نمي دانم كه جهان مرا چه مي داند؟ اما من خود را مانند كودكي مي بينم كه در كنار ساحل سرگرم بازي است و…

سخن بدون پشتوانه يعني گزاف گويي. (ارد بزرگ)

تنها راه كاميابي در هر چيز اين است كه نخست به اندازه ي كافي، نادان، شكست خورده و ناكامروا باشيم. (باربارا دي آنجليس)

من مخالف مراسم پرخرج خاكسپاري هستم. براي انسان بايد هنگام تولد عزاداري كرد، نه وقتي كه از اين دنيا مي رود. (منتسكيو)

سخن هاي پست، آدمهاي حقير را جذب و خردمندان را فراري مي دهد. (ارد بزرگ)

تنها زماني مي فهميد از دشواري تان بزرگ تر هستيد كه از آن بيرون بياييد. (نامشخص)

من صحنه ي نمايشنامه ها را صرفاً بر اساس متن طراحي نمي كنم، بلكه متن را مي خوانم و مي گذارم صحنه ي آن در…

سراسر زندگي، يك كلاس درس است. (پيتر مك ويليام)

تنها كاري كه بايد انجام دهيد، اين است كه به درون خود بنگريد، گوش فرا دهيد و به خود باور داشته باشيد. در بيرون، سرچشمه…

من در هر چه شك كنم، در اين شك نمي توانم كرد كه شك مي كنم و چون شك مي كنم، مي انديشم؛ مي انديشم،…

سرپرستي خوب، هنر وا داشتن افراد متوسط به انجام كار عالي است. (نامشخص)

تنها كسي كه بايد دگرگون شود، خودتان هستيد؛ خودتان كه دگرگون شويد، همه ي اوضاع و شرايط پيرامون تان نيز دگرگون مي شود. (فلورانس اسكاول…

من سادگي را شعار خود كرده ام؛ موسيقي نبايد مانند دانش هاي اسرار آميز باشد. (نامشخص)

سرگذشت اجتماعي بيشتر ملتها در بر گيرنده ي رخدادهايي است كه به دليل اهميت سياسي يا شدت تأثير در انديشه ها و احساسات عامه، فراموش…

تنها مرگ است كه مي تواند بدترين رويداد باشد. با هر رويداد ديگر مي توان روبرو شد. (نامشخص)

من در جنگ شركت كردم، تنها به اين دليل كه پيوند عشق خود را به زندگي مستحكم تر نمايم. (نامشخص)

سرود آزادي از ميان ميله‌هاي زندان بيرون نمي‌آيد. (جبران خليل جبران)

تنها يك ذهن بي گناه مي داند كه عشق چيست، اين، تنها ذهن بي گناه است كه مي تواند در دنيايي كه پاك نيست، زندگي…

من بين ديوانگي و مستي فرقي نمي بينم، جز اينكه ديوانگي مدت طولاني تري دارد. (سه نهك)

سستي و كاهلي براي درگير شدن در كارها سبب مي‌شود كه در گرداب سكون و بي‌تحركي فرو رويد و به ذهن خويش، اجازه‌ي تكاپو ندهيد….

تهيدست ترين انسان، كسي است كه رؤيايي در سر ندارد. (زيگ زيگلار)

من با عشق به تو تنها به ميعادگاهم مي آيم، اما اين من، در ظلمت كيست؟ كنار مي آيم تا از او دوري كنم، اما…

سعادت گلي است كه مي تواند از وزش يك نسيم ضعيف، افسرده و پژمرده گردد. (نامشخص)

تو ثروتمند نيستي، مگر آنكه چيزي داشته باشي كه با پول نتوان خريد. (نامشخص)

من از طوفان نمي ترسم، زيرا آموخته ام كه چگونه قايقم را تكان دهم. (نامشخص)

سعي كنيد كه بينديشيد چطور مي توانيد هر روز يك نفر را خوشحال كنيد. (نامشخص)

تو نمي تواني مطابق ميل ديگران زندگي كني؛ اين روشي نيست كه براي تو خوشحالي و آسايش دروني به ارمغان آورد. (وين داير)

من اكنون به اندازه كافي مقتدر هستم كه شكست را تحمل كنم. (نيچه)

سكوت هرگز اشتباه نمي كند. (مثل ژاپني)

توانايي خرد و انديشه بر پايه ي ديدن، پژوهيدن و آزمودن استوار است، نه بر پندار بافي و پيش داوري هاي پوچ و نادرست و…

من از تلويزيون بيزارم، همان گونه كه از بادام زميني؛ اما نمي توانم بادام زميني نخورم. (نامشخص)