قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

گاه رويدادي بس ناچيز مي تواند نقطه ي عطف زندگي انسان باشد. (فلورانس اسكاول شين)

در يك متري خويش با كسي گفتگو مي كنيم، ولي گويي سال هاي نوري از ما دور است. (كريستين بوبن)

گاهي برخلاف شكست و نابوديِ كمابيش قطعي، بايد نابخرد و بزدل باشيم كه در آستانه ي بزرگترين پيروزي نهفته مان، ميدان را ترك كنيم. (جان…

درختان، شعرهايي هستند كه زمين بر آسمان مي نويسد و ما آنها را بريده و از آنها كاغذ مي سازيم تا ناداني و تهي مغزي…

گاهي صداي پول، فرياد عدل را مي كُشد. (مثل يوگسلاوي)

دردي شديدتر از آن نيست كه زماني شاهد و آگاه باشيم و حس كنيم انساني فوق العاده از راه خويش منحرف و به تباهي كشيده…

گدا هر قدر گردنش را كج تر نگاه دارد، بيشتر دروغ مي گويد. (مثل اسكاتلندي)

درست هنگامي كه از آفتاب بالاي سرمان غفلت مي كنيم، پل يخي زير پاي ما كه زماني سفت و محكم بود، زير پايمان آب مي…

گذشته مكان يادگارها، آينده مقام اميدها و حال، جايگاه تكليف است. (نامشخص)

درك ارزشها يكي از حساس ترين كليدهاي نيل به پيشرفت و كاميابي است. (آنتوني رابينز)

گربه را آزار مده، او نمي تواند به تو وفادار بماند؛ اين هنجار عاطفي اوست. (ارد بزرگ)

دروغ، تمام سكه هاي تقلبي را به جريان مي اندازد، ولي به هنگام جستجوي طلا، يكه و تنهاييم؛ همان گونه كه در سوگ تنهاييم. (كريستين…

گِره هايي كه به هزار نامه دادگستري باز نمي شود، به يك نگاه و يا نداي ريش سفيدي گشاده مي گردد. (ارد بزرگ)

درياها نماد فروتني هستند؛ در نهاد خود كوههايي فراتر از خشكي دارند، اما هيچ گاه آن را به رخ ما نمي كشند. (ارد بزرگ)

گفتگو با خردمندان و دانشوران، يك گوهر و پاداش كمياب است. (ارد بزرگ)

دست يافتن به خويشتن خود سبب مي‌شود كه آدمي، پاك و راستگو باشد. به اين چَم كه بگذارد رفتار و گفتارش، بيان خود به خودي…

گل سرخ پرورش دهيد تا زمين شما به گلستان تبديل شود، خار نكاريد كه در پايتان فرو خواهد رفت. (نامشخص)

دشمن دشمن من، دوست من است. (نامشخص)

گوشه نشين چاهي ژرف را ماند؛ سنگي در آن افكندن آسان است، اما چون به ته چاه فرو رفت، هان، چه كس آن را باز…

دشوارترين كار آن است كه وقتي روي زمين يخ زده افتادي، برخيزي و خدا رو شكر كني. (نامشخص)

لباس نظامي آن چيزي است كه ما برنمي گزينيم، بلكه براي ما تعيين مي شود و اين همانا ثبات كل در برابر بي ثباتي فرد…

ثروتمند حقيقي كسي است كه بخششي داشته باشد. كسي كه از اين عمل سر باز زند، مسكيني بيش نيست. (نامشخص)

لذت بردن از زيبايي، ماهيت احساسي خاص، ملايم و سرمست كننده اي دارد. (زيگموند فرويد)

جامعه همان تجلي همبستگي اجتماعي است نه سود شخصي. (نامشخص)

لطيفه ها در حقيقت به اين دليل ساخته مي شوند كه مايه ي شادي ديگران گردند و چيزي را كه پيش تر پنهان بود- يا…

جايگاه ارزيابي و نقد شما بر كاركرد ديگران مي تواند شروع نخستين گام شما براي سازندگي باشد. (ارد بزرگ)

ما آموختيم تا همچون پرندگان در آسمان بال بگشاييم و پهنه ي اقيانوس را چون ماهيان درنورديم، اما هنر ساده ي زندگي برادرانه را ياد…

جايي وجود ندارد كه ارزش يك بار سفر را نداشته باشد. (كيم وو چونگ)

ما با غريزه ي جنسي عشق نمي ورزيم، بلكه تحت شرايط احساسي ديگر عشق مي ورزيم و در حقيقت اين شرايط، همان احساس ديگر است….

جز مرد خردمند، كسي نيست كه خود به تنهايي، ضامن [=پذيرفتار] نيكبختي خويش باشد، يعني در ميان مردم، شخص خردمند كمتر از همه، نيازمند وجود…

ما بايد راز هنر را گسترش داده و آن را به هنر زيستن تبديل كنيم. (نيچه)

جلوگيري از تكرار تاريخ كاري بيهوده است. زيرا شخصيت آدمي به گونه اي است كه اجتناب از تكرار را امكان ناپذير مي سازد. (مارك تواين)

ما به گونه‌اي بي‌پايان، براي هر چيزي در زندگي به يكديگر وابسته‌‌ايم. (كيم وو چونگ)

جنگ خونين دربرگيرنده ي هيچ گونه سودي نيست جز اين كه به تعداد گورهاي سياه رنگ مي افزايد. (لامارتين)

ما تنها دارنده ي ادراك شخص خود هستيم و بايد از اين پس، بر آن و نه بر آنچه كه مي بينيم واقعيت زندگي مان…

جهان بزرگتر از آن است كه بتواني آن را به خود اختصاص دهي. (سعيد نفيسي)

ما در جامعه اي زندگي مي كنيم كه بيماري هدف دارد. بسياري از مردم تلاش مي كنند تا به جايي برسند، اما وقتي رسيدند، همانجا…

جهان هستي همچون يك آينه است؛ يعني هر گونه انرژي‌ كه مي‌فرستيد، به شما برگشت مي‌دهد. (جك كانفيلد)

ما دنيا را آنچنان كه هست نمي بينيم، زيرا ماهيت امور از نقطه نظرهاي گوناگون قابل تفسير است. (آنتوني رابينز)

جوانان عادت دارند كه گفته هاي خردمندانه ي پيشينيان را تكرار كنند و آنها را از خويش شمارند. لاجرم در رديف سخنان ابلهانه، گاه حرفي…

ما قلبها از ترس مي ميريم؛ تنها از انديشيدن به عشق هاي مدفون شده و يا لحظه هايي كه مي توانستند خيلي زيبا باشند و…

جواني موج مي زند و اقيانوس زندگي به جوش مي آيد. جوانان برخيزيد و بكوشيد پيش از آنكه روح شما تاريك شود. (فريدريش شيلر)

ما گمان مي‌كنيم كه عاشق افراد مي‌شويم. به راستي، عاشق دنيا هستيم. (كريستين بوبن)

وقتی كسی تقدیر را باور داشته باشد، طبیعی است كه می نشیند و می گوید “هرچه خدا بخواهد همان است.” جین وبستر

ما نفي مي كنيم و بايد نفي كنيم؛ زيرا چيزي در ما مي خواهد زندگي كند و خود را اثبات نمايد؛ چيزي كه ما هنوز…

ما هم با آدمها معاشرت مي كنيم و با هم متواضعانه لباسي را بر تن مي كنيم كه با آن ما را مي شناسند، درباره…

ما هميشه وقت كافي داريم به شرط آن كه هم بخواهيم و هم درست از آن استفاده كنيم. (گوته)

مادام كه نويسنده با هدف سياه كردن و پر كردن كاغذ به نوشتن مي پردازد، در حقيقت بر سر خواننده كلاه مي گذارد، آن را…

ماده‌ي سگ خانه مانند بانوي آن خانه رفتار مي‌كند. (مثل يوناني)

مايلم كه فرهنگ تمام كشورها آزادانه در اطراف خانه ام بوزد، ولي اجازه نمي دهم كه بر اثر وزش چنين نسيمي، [ خانه ام ]…