قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

نه گفتن را ياد بگيريد تا زمان بيشتر و فضاي بيشتري براي بله گفتن به آنچه كه از زندگي مي خواهيد، پيدا كنيد. (دان كارلن)

فرصت ها در دل مشكلات نهفته اند. (آلبرت انيشتين)

نوآوري، سرچشمه هاي گوناگون دارد. شما بايد در محيط و فضايي باشيد كه نوآوري، مورد پذيرش باشد و اين، در همه جا واقعيت ندارد. (گوردون…

فرمان خوب ده تا بهره خوب يابي (کورش کبير)

نه تنها منشي كه داريم، بلكه منشي هم كه نداريم، هويت ما را روشن مي سازد. (آنتوني رابينز)

فرومايگي شخص از دو چيز روشن مي شود : بيهوده سخن گفتن و نپرسيده جواب دادن. (بقراط)

نمي دانم چرا با اينكه هيچ كس مرا نمي فهمد، همه از من خوششان مي آيد. (آيزنشتاين)

فضيلت شرط سعادت است و شرارت يا گناه نتيجه حساب نادرست است. (نامشخص)

نگهداري دم ماهي و دل زن از دشواري ها است. (آرتور شوپنهاور)

فقط به همان اندازه مي‌توانيد ديگران را دوست بداريد كه خودتان را دوست داريد. (لئوبوسكاليا)

نگذاريد كه انتقادات، شما را بيازارد، بلكه انتقاد بايد كمك كند تا فردايي بهتر بسازيد. (پرمودا باترا)

فقط هنگامي يك نويسنده مي تواند اثري مهم به وجود آورد كه كاملاً گوشه گير شود. (گوته)

نگرش سازنده و قوي، انسان را در دژي مستحكم قرار مي دهد. (جان ماكسول)

فلسفه، ميكروسكوپ انديشه ها است. (ويكتور هوگو)

نگاه مردان كهن ايستا نيست؛ آنها دورانهاي آينده را نيز به خوبي مي بينند. (ارد بزرگ)

فيلسوفي كه حالتهاي متعدد سلامتي را پيوسته از سر گذرانده و مي گذراند، به همان اندازه، فلسفه هاي متعدد را نيز پشت سر مي گذارد….

نقاشي، آرزوها و اميال پنهان انسان را آشكار مي سازد. (نامشخص)

قانون حد توانايي مي گويد: هميشه براي انجام ضروري ترين كارها زمان كافي وجود دارد. (برايان تريسي)

نصيحت؟ عاقل ها به آن احتياجي ندارند و احمق ها آن را نمي پذيرند. (بنجامين فرانكلين)

قدرت به هر دستي كه رسيد، آن را مسموم مي كند. (فريدريش شيلر)

نرم دلي و نرمش، منش آدمي و سنگدلي و سخت سري، منش اهريمن است. (ارد بزرگ)

قدرت و توان بيش از آنكه مربوط به سن و سال باشد، به تندرستي و سلامت وابسته است. (آندره موروا)

نشان مخصوص ذهن والا اين است كه همواره قضاوت دست اول خود را دارد. هرچه مي گويد ثمره ي خودانديشي او بوده و به خاطر…

قلب خاك خوبي دارد؛ هر دانه اي از هر جنس كه در آن بكاري، از همان جنس صد دانه بر مي داري. (نادر ابراهيمي)

نخستين وظيفه‌ي ما نسبت به خودمان اين است كه نگذاريم تهيدست و بي‌پول شويم. (جرج برنارد شاو)

قلبت را دنبال كن…قلب تو براي هر كار بزرگي راهنماي درستي است. تقدير هر كاري كه انجام مي دهي با آن عنصر قدسي كه درون…

نخستين كسي باشيد كه مي گويد ببخشيد. (ريچارد تمپلر)

قوانين ويژه‌اي وجود دارد كه بر روند كسب دارايي حاكم است و هرگاه كسي اين قوانين را ياد بگيرد و از آن‌ها پيروي كند، برپايه‌ي…

نجيب زادگي بدون پرهيزگاري، همچون قاب انگشتري زيباست كه نگين جواهر نداشته باشد. (نامشخص)

شكست بخور، ولي پيش برو. (جك كانفيلد)

نبايد نااميد شويد كه حس بشر دوستي از ميان رفته است. زيرا نوعدوستي مثل اقيانوس است كه اگر چند قطره از آن آلوده گردد، تمام…

زندگي خويش را مي شناسد؛ آنگاه است كه او از هر (نامشخص)

نپذيريد، باور نكنيد، از هيچ‌كس، حتي از من، مگر آنكه با خرد بي‌گزند خودتان در هماهنگي و سازگاري باشد. (بودا)

زندگي رازي بي پايان است، از اين رو كساني كه از دانش سرشار هستند، از زندگي محرومند. (اشو)

ناملايمات به شرطي كه اختيار خود را به دست آنها نسپاريم، به جاي آسيب رساندن سبب بهبود و تغيير وضع كلي انسان مي شوند. (جان…

زندگي شما، بهتر از گفتار شما مي تواند آموزنده باشد. (نامشخص)

نادانان از پي بيهودگي روند، خردمند اشتياق را چون گرانبهاترين گوهر خويش نگاه دارد. (بودا)

زندگي كن؛ هرگز از اين موضوع كه در مورد آنچه مي كني و يا مي گويي، در سراسر جهان مطالبي انتشار يابد، شرمنده نباش؛ حتي…

نابغه در بند حدود ديگران نيست، قانون او در وجود خود اوست. همچون كوهي كه آتشفشان از درون مي خروشد و كوهپاره ها را از…

زندگي مان، زماني صاف و هموارتر مي شود كه به پيام هاي درون خود توجه كنيم. (شري كارتر اسكات)

ميزان كاميابي و نيك بختي هر كس، بستگي مستقيم به ميزان برابري و هم سنگي او دارد. (فلورانس اسكاول شين)

زندگي مي تواند براي آنهايي كه در جستجوي دانش هستند يك تجربه باشد و نه يك وظيفه. (نيچه)

ناآگاه، كسي است كه از تجربه ي ديگران سودي نمي برد. (نامشخص)

زندگي هماني است كه ما از آن مي سازيم. (فرناندو پسوا)

مي‌دانيد شما چه زمان به راستي عاشق يك نفر هستيد؟ زماني كه هنوز شما را ترك نكرده، دلتان براي او تنگ مي‌شود. (نامشخص)

زندگي يعني چيزي از خود ندانستن، از خود كم دانستن، يعني انديشيدن، به خود آگاه بودن، آن هم ناگهاني مثل اين لحظه ي آرام، يعني…

مي گويند زمان مي گذرد. افسوس كه چنين نيست؛ اين ما هستيم كه مي گذريم و زمان، باقي مي ماند. (نامشخص)

زنده‌ترين زمانهاي ما، زمانهايي هستند كه عاشقيم. (نامشخص)

مي توان فرزانگي خويش را ناقوس وار به صدا در آورد؛ اما دكان داران در بازار با جِرَنگاجِرَنگِ قِران هاشان صداي آن را مي كُشند….

زود رسيده زود فاسد مي شود. (مثل آمريكايي)