قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

زيانكارترين عيبها، عيب خود ناديدن است. (لقمان)

تمام حقايق سه مرحله را پشت سر گذاشته اند: اول، مورد تمسخر قرار گرفته اند. دوم، به شدت با آنها مخالفت شده است و سوم،…

موسيقي لذت بخش ترين هنرها است، اما چيزي به ما نمي آموزد؛ آنچه كه فكر و روح آدمي را تغذيه مي كند و آموزنده است،…

زيبايي در چشمهاي بيننده است. (مثل انگليسي)

تمامي شأن و عظمت انسان در انديشه ي اوست. (بلز پاسكال)

موفقيت بر روي ستونهاي شكست شكل مي گيرد. (نامشخص)

زيبايي، معجوني است كه از تركيب هر گونه تجربه ي بشري با چوب بستي از عناصر ظاهري به وجود مي آيد. (اريك نيوتن)

تن به تن آسايي و كاهلي نبايد سپرد؛ كاري باش و از اين راه شادي و آسايش را فراهم كن. (بزرگمهر)

موسيقي تنها هنر نيست، بلكه همه هنرهاي زيبا را شامل مي شود. (نامشخص)

سادگي، راستي و دوري از چيزهاي ساختگي، در هر اثر هنري از بزرگترين اصول زيبايي است. (نامشخص)

تنبيه در هنگام خشم، اصلاح نيست بلكه انتقام است. (نامشخص)

مهمترين چيز پس از پشت سر گذاردن يك مسأله، يافتن اندكي طنز در آن است. (نامشخص)

سالها، چيزهاي زيادي به ما مي آموزد كه روزها از آن بيخبر است. (رالف والدو امرسون)

تنها آن كسي تحول ايجاد مي كند كه بتواند احساس كند كه فلان چيز خوب نيست. (نيچه)

من هفت سال شعر گفتم تا ياد بگيرم چگونه يك جمله ي درست بنويسم. (ريچارد براتيگان)

سپاسگزاري، يك هديه است و سپاسگزاري خالصانه به جا آوردن، خود، گونه‌اي هنر است. (پرمودا باترا)

تنها با پذيرش آسيب‌پذيري‌ست كه فرصت كاميابي در عشق را به خود ارزاني مي‌كنيم. (لئوبوسكاليا)

من مي دانم كه زيباترين عشق خود را در يك كتابخانه ديدار خواهم كرد. (نامشخص)

سخت است زندگي، براي كسي كه آرزوي مرگ دارد، ولي بهر دلبندانش مي‌زيد. (جبران خليل جبران)

تنها پادزهر داوري سخت، مهرباني است. (شري كارتر اسكات)

من هرگز او را و خنده اش را باور ندارم هرگاه كه زبان به بدگويي از خود مي گشايد. (نيچه)

سخن كسي كه راستي و درستي را سرزنش مي‌كند، از متانت و شناخت به دور است. (افلاطون)

تنها خوبي موجود در جهان، شناخت و دانش؛ و تنها شر و زشتي، ناداني است. (سقراط)

من موظفم هر روز از خويشتن بخواهم تا بگويد كه امروز كدام يك از عيبها برطرف شد؟ كدام غريزه ناپاك شكست خورد و از چه…

سخني كه با كردار، پشتيباني نشود، اندرزي پوچ و ناكارآمد است. (وين داير)

تنها راه به ياد سپردن و پاس داشتن تجربه‌هاي والاي زندگي، تكرار پيوسته‌ي آن‌هاست تا آنجا كه به شكل يك باور پذيرفته شوند. (كالين ويلسون)

من فكر مي كنم همه زندگي رويايي از عشق است. (نامشخص)

سرانجام دريافتم كه در قلب زمستان، تابستاني شكست ناپذير در درونم وجود دارد. (ويليام فالكنر)

تنها راه ماندگاري هر مراوده ي دوستانه اي، درك درست حقايق شخص مقابل است. (ارد بزرگ)

من دلسرد نمي شوم، زيرا هر تلاش نادرستي كه كنار گذاشته شود، گامي به سوي پيش است. (توماس اديسون)

سرزنش كنندگان همواره مورد سرزنش قرار مي گيرند. (فلورانس اسكاول شين)

تنها، شخص كنجكاو است كه خواهد آموخت و تنها، انسان با اراده، بر موانع [ =بازدارنده هاي ] راه علم و دانش چيره خواهد شد….

من خداوند را باور دارم، مشكل اينجا است كه آيا او هم مرا باور دارد؟! (نامشخص)

سرگرم بودن به هر كاري، بهتر از تنبلي و بيكاري است. (اسمايلز)

تنها كساني كه از نيروي باطني خويش كمك مي گيرند، هدف و خواسته ي خود را به روشني مي بينند. (جك كانفيلد)

من در طبيعت وحشي، احساس ارزشمند و آشنايي را درك كرده ام كه در خيابانها و دهكده ها هرگز به آن دست نيافته ام. در…

سرور روح در كار و عمل است. (نامشخص)

تنها گنجي كه جستجوي آن به زحمتش مي ارزد، هدف است. (نامشخص)

“من تلاش مي كنم”، يكي از وحشتناك ترين گفته هايي است مي توان بيان كرد، سرانجام، هيچ تلاش و كوششي وجود ندارد، يا اين كار…

سعادت جز رؤيا چيز ديگري نيست، فقط به نظر حقيقت دارد؛ چه وقتي انسان مي خواهد ميزان زندگي را حساب كند نبايد اندازه ي لذتها…

تنها هديه دادن مهم نيست، سليقه در انتخاب هم مهم است. (دانته)

من بر اين باورم كه انسان‌ها بايد كارهاي نادرست خويش را بپذيرند و در درست كردن آنها بكوشند. چنين پذيرشي، روح انسان را نيرو و…

سعادتمند كسي است كه غم فردا و بود و نبود [ چيزي ] را نخورد و در برابر سختيها خود را نبازد و آنچه را…

تنها يك گرگ كافي است كه هزار بره را زخمي و پاره نمايد، پس بايد بره ها را گرگ شناس كرد. (نامشخص)

من از گفتگو و همنشيني با افرادي كه بتوانند بيشتر بخندند و همين واكنش را در من برانگيزند، بسيار لذت مي‌برم. (وين داير)

سكه ي يك فرانكي در دستِ وارثي رنجديده، مزدور، بازرگان و دانشجو اشيايي كاملاً متفاوت [ =ديگرگون ] از هم هستند. (نيچه)

“تهيدستي، ننگ نيست.” چه جور هم! ولي آنان [گويندگان اين سخن] تهيدستان را به ديده‌ي ننگ مي‌نگرند. چنين مي‌كنند و سپس، او را با گفتن…

هرگز نمي خواهم به واسطه محدوديت هايم محدود شوم. (نامشخص)

سلامت [=تندرستي]، يعني جنوني كه درست به كار گرفته شده باشد. (نامشخص)

تو در حقيقت، هماني كه هستي؛ روي سرت هزار تا كلاه گيس هم كه بگذاري يا كفش هاي گران به پا كني، باز هماني كه…