قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

نشان هميشگي خرد، ديدن معجزه [=كاري شگفت‌انگيز] ميان چيزهاي مرسوم است. (رالف والدو امرسون)

قبل از توليد فيلم، تمام ريزه كاري هايش را در ذهنم مجسم مي كنم، آنگاه به نظرم مي رسد كه فيلم را ديده ام، درست…

تن پوشي زيباتر از سرشت نيكو نمي شناسم. (ارد بزرگ)

نفرت به همان اندازه ي دوست داشتن، خوب است. يك دشمن مي تواند به خوبي يك دوست باشد. براي خود زندگي كن، زندگيت را بزيي،…

قدرت سخنوري، خوبي را تشويق و بدي را نفي و شخص ناراحت را راحت مي كند؛ ترس را از ترسو دور و آدم بي حيا…

تنها ابزار موفقيت كه به يقين به آن نياز داريد، صرف نظر از اينكه كارتان چيست اين است كه بيشتر و بهتر از آنچه از…

نسبت به فرد پايين تر از خود نفرت نداريم، بلكه از فرد برابر با خود يا بهتر از خود متنفريم. (نيچه)

قصر باشكوه در جنگل براي كسي زيبا است كه آن را از دره تماشا كند. (فرناندو پسوا)

تنها آن كه نبوغش راهنماي اوست، آن كه خود مي انديشد و آن كه دقيق و با طمانينه فكر مي كند، قطب نمايي دارد كه…

نخستين وظيفه هر فرد آن است كه استعدادهاي خود را پرورش دهد و از تواناييهاي خويش استفاده كند. (گوته)

قلب و ذهن خود را پرورش دهيد تا بهترين سرمايه و دارايي شما باشند. (پرمودا باترا)

تنها با تكيه بر ستون‌ها و پايه‌هاست كه يك ساختمان مي‌تواند پابرجا بماند و فرو نريزد. البته براي ساختن آن پايه‌ها و ستون‌ها، زمان و…

نخست مي بايد گربه هاي وحشي تان ببر شوند و وزغ هاي زهر آگين تان سوسمار تا شكارگر خوب را شكاري خوب باشد. (نيچه)

قهرمان هر جا كه مي رود بيابان برهوت و محدوده هاي مرزي مقدس، ناپيمودني و بكر را با خود مي برد. (نيچه)

تنها به سه دليل، ياراي بازگو كردن سخن خود را داشته باشيد؛ براي خواستن شفا، بركت و بهروزي. (مثل كهن)

نتايج بهتر شبيه پروانه ها هستند؛ اگر آنها را دنبال كني، خودت را خسته كرده اي و ممكن است نتايج از دست تو بگريزند. (اسپنسر…

قوه ي تخيل، نيرويي آفريننده است. هميشه بايد واژه هايي را برگزيد كه در آن، بارقه اي از برآورده شدن آرزو باشد. (فلورانس اسكاول شين)

تنها، داشتن انديشه ي خوب كافي نيست؛ مسئله ي بنيادي در اين است كه آن را خوب به كار ببريم. (دكارت)

نخست، سازش و آرامش را در خودتان ايجاد كنيد، تا بتوانيد آن را به ديگران بدهيد. (نامشخص)

زندگي خوب، زندگي شاد است. البته قصد من اين نيست كه اگر شما خوب باشيد حتما شاد خواهيد بود. منظور من اين است كه اگر…

تنها دو راه براي زيستن در زندگي خود داري، اول اينكه هيچ معجزه اي را باور نكني و ديگر اينكه همه چيز را معجزه بداني….

نبوغ، براي آنكه به گونه اي شايسته بارود شود بايد خود را با لحظه هاي مساعدي [ =سازوار ] كه در تاريخ پيش مي آيد…

زندگي دو نيمه است : نيمه اول در انتظار نيمه دوم و نيمه دوم در حسرت نيمه اول. (اسپنسر جانسون)

تنها رهبراني كه احساس امنيت مي كنند به ديگران قدرت مي دهند. (جان ماكسول)

ناكامي‌ها و شكست‌هاي ظاهري، زمينه‌ساز و سكويي براي جهش‌ها و پرش‌هاي ديگر شما به سوي كاميابي نهايي هستند. (آنتوني رابينز)

زندگي سرشار از خوشگذراني، بر چهره ي انسانها همچون مومي بسيار كهنه و زشت اثر مي نهد. (كريستين بوبن)

تنها شجاعت است كه انسان را از ناداني زندگي و خواري مرگ مي رهاند. (ارنست همينگوي)

نادان با انديشه‌هايي چون “اينها پسران من‌ هستند يا اين دارايي من است”، در رنج است؛ خود او نيز آنِ وي نيست، چه رسد به…

زندگي كردن بدون هدف، آزادي بخش است. (استيون شَپيرو)

تنها كاري كه مي توانم بكنم آن است كه كمك كنم تا شما به ياد آوريد و نه چيز ديگر. (نيچه)

نااميد مباش؛ زيرا ممكن است آخرين كليدي كه در جيب داري قفل در را بگشايد. (نامشخص)

زندگي كوتاه است و فاني، اما هنر طولاني و ماندگار. (سقراط)

تنها گنجي كه ارزش جستجو دارد، هدف است. (نامشخص)

ناتواني يك انسان، از آنجا سرچشمه مي‌گيرد كه نمي‌تواند براي دراز مدت با خود خلوت كند و در يك اتاق تنها بنشيند. اين امر سبب…

زندگي مشترك، بزرگ و بي‌پايان است؛ از يك سو مي‌تواند نابود شود و از سوي ديگر، به آرامي ادامه يابد. زندگي مشترك، حيوان بزرگ پايداري‌‌ست،…

تنها همان كه هستي، باقي بمان؛ آرام و شفاف و درخشان. (ريچارد باخ)

ميهمان ناخوانده اگر دو نفر شد قابل تحمل است و اگر بيشتر، غير قابل تحمل. (نامشخص)

زندگي هر شخص زماني شروع مي شود كه بتواند بيرون از خودش زندگي كند. (آلبرت انيشتين)

تنهاي تنها بودن چه خوب است؛ انسان مي تواند با خود بلند بلند سخن بگويد و قدم بزند، بي آنكه نگاه ها مزاحم اش شوند،…

مي‌توان برگزيد، ولي نمي‌توان از رنج بوجود آمده از آن، در امان ماند. (نامشخص)

زندگي و عشقي در كار نيست، جز آنچه خود آفريده‌ايم. (لئوبوسكاليا)

تو ارباب سخناني هستي كه نگفته اي، اما حرفهايي كه زده اي ارباب تو هستند. (نامشخص)

مي خواهي بر بلندي ها خانه كني؛ سنگيني هايت را به دريا فكن. فراموشي هنري ايزدي است! (نيچه)

زندگي يك معما نيست، يك راز است. مي توان پاسخي براي معما يافت، اما راز به گونه اي است كه هرگز نمي توان پاسخي بر…

تو را به دوستي مسكينان و همنشيني با آنان سفارش مي كنم . (نامشخص)

مي پرسي چرا فيثاغورث از خوردن گوشت خودداري مي كرد؟ من از تو مي پرسم اولين بار كدام انسان جرأت كرد گوشت لاشه مرده را…

زنها هرگز نمي گويند تو را دوست دارم، اما وقتي از تو پرسيدند مرا دوست داري بدان كه درون آنها جاي گرفته اي. (نامشخص)

تواضعِ بي جا آخرين حد تكبر است. (لابروير)

مي توانيم از هر چيز، حتي از حقيقت، به شكلي نامناسب بهره بگيريم، همان گونه كه مي توانيم از همه چيز، ناب ترين ها را…

زياده از خويش سخن گفتن، راهي است براي پنهان كردن خويشتن. (نيچه)