قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

حقايق بسياري هستند كه نمي‌توان معناي [=چَم] كامل‌شان را دريافت، مگر آنكه از راه تجربه‌ي شخصي فراهم آيد. (نامشخص)

مهمترين كاري كه مي توانم براي دوستم انجام دهم، اين است كه دوستش باشم. (هنري تورئو)

سامانه همه گير هستي با آنكه يكنواخت پنداشته مي شود، رو به پويش و پيشرفت است. گردش آرام هستي نبايد ما را فريب دهد. ما…

حقيقت را با بيطرفي مطلق و با روحي آزاد از هر گونه تعصب جستجو كنيد. (دكارت)

مهم نيست كه چه انديشه اي در سر و چه ترسي در دل داريد؛ مهم آن است كه بيكار ننشينيد و دست به كاري بزنيد…

ستايش، خود گونه اي از هديه و ارمغان است. (آندره موروا)

حقيقت مانندي [حقيقت نمايي] نه حقيقت؛ آزادي نمايي، نه آزادي؛ همين دو ميوه اند كه به واسطه ي آنها نمي توانيم درخت معرفت را با…

من نمي توانم كتابي همچون شكسپير بنويسم، اما قادرم بر اساس دانسته ها و تواناييهاي خود كتابي به رشته تحرير درآورم. (نامشخص)

سختي ها و ناراحتي ها بهترين وسيله ي آزمايش زندگي زناشويي است، زيرا رنج و محنت، اخلاق حقيقي زن و مرد را آشكار مي سازد….

حكمت درختي است كه ريشه آن در قلب و ميوه آن در زبان است. (نامشخص)

من متخصص انديشه ها و باورهاي ژنرال هاي خود هستم. (نامشخص)

سخن گفتن يك نوع نياز است، ولي گوش دادن هنر است. (گوته)

حوادثي را كه هنوز اتفاق نيفتاده زياد بزرگ نكنيد. (ديل كارنگي)

من مي خواهم افراد نظر خود را آشكارا ابراز دارند، حتي اگر شغل خود را از دست بدهند. (نامشخص)

سر و راز، روح كارها است. (نامشخص)

خاموش ترين كلام هايند كه طوفان مي زايند. انديشه هايي كه با گام كبوتر مي آيند جهان را رهبري مي كنند. (نيچه)

من كار را از همان جايى كه ديگران رهايش كرده‏اند، آغاز كرده و دنبال مى‏كنم. (توماس اديسون)

سربازي كه مي ترسد، جان خود و ديگر سربازان را به خطر مي افكند. (ارد بزرگ)

خدا در معادن مي‌خوابد، در گياهان بيدار مي‌شود، در حيوانات راه مي‌رود و در شما مي‌انديشد. (اپيكتوسوس)

من رفته رفته به يك نتيجه گيري بدبينانه و منفي درباره ي «زندگي خوب» رسيده ام. به نظر مي آيد كه زندگي خوب شكل ثابتي…

سرشت جادو بدين گونه پديدار شود: از راه نگاهِ [افسوني]. پس هرگاه جادو گام پيش نهد و به افسون شيون بركشد، بيشتر كارهاي كشنده‌ي جادويي…

خداوند به هر پرنده اي دانه مي دهد، اما آن دانه را داخل لانه اش نمي اندازد. (نامشخص)

من خوشحالم از اينكه مي بينم انسانها به طور مطلق از انديشه مرگ سر باز مي زنند. من دوست دارم به آنها كمك كنم تا…

سرنوشت چيزي است كه انسان تنها وقتي اوضاعش به خوبي نمي گذرد به آن اعتقاد دارد و وقتي مشكلات از بين رفت، سرنوشت هم فراموش…

خداوندا بگذار هميشه خواهان انجام آني باشم كه بيش از توان من است. (ميكل آنژ)

من به همان شدت از ورزش بيزارم كه دوستداران ورزش از عقل سليم. (نامشخص)

سريع ترين راه براي پيدا كردن حقيقت اين است كه نگاهي به آنچه گمان مي كنيم حقيقت است و در واقع نيست، بيندازم. (اسپنسر جانسون)

خرد از لابه‌لاي كتاب‌ها به دست نمي‌آيد، بلكه از تجربه‌ي انسان در زندگي به دست مي‌آيد. (نامشخص)

من جز يك چيز، چيز ديگري نمي دانم و آن اين است كه هيچ نمي دانم. (سقراط)

سعادت مانند اسب نيست؛ نمي تواني آن را مهار كني. (مثل روسي)

خرد، به كارگيري درست دانش است. دانستن، خردمند بودن نيست. بسياري هستند كه بسيار مي‌دانند، ولي از هزاران نادان، نادان‌ترند. هيچ فرد دانايي نيست كه…

من براي شادماني به دنيا نيامده ام، [ بلكه ] آمده ام تا كارهاي بزرگ انجام بدهم. (لودويگ وان بتهوون)

سعي كنيد همان طوري باشيد كه مي خواهيد ديگران شما را [ آنگونه] ببينند. (ژان ژاك روسو)

خرد يعني دنبال كردن بهترين پايان‌ها با بهترين ابزارها. (نامشخص)

من اغلب نادانسته به همه چيز شك مي كنم، اغلب در جست و جوي خط مستقيمي هستم كه با هستي من برابري كند و آن…

سكوت را بياموز؛ بگذار ذهن آرام تو گوش كند و بياموزد. (فيثاغورث)

خردمند كيست؟ كسي كه از همه مي‌آموزد. (بنجامين فرانكلين)

من احساس مي كنم همواره در پي چيزي هستم كه هرگز نخواهم يافت. (نامشخص)

سلامي را كه از ناشناس شنوي پاس دار و چون سلام دوستي ديرين، عزيز شمار؛ با آشناي تازه به گرمي سخن بگو، زيرا پس از…

خرده‌گيري، هنري‌ست پيچيده و دشوار؛ با بي‌باكي، نه بايد خرده گرفت و نه خرده‌گيري را پذيرفت. (لئوبوسكاليا)

هرگز نااميد نشو. (وينستون چرچيل)

سه چهارم پيروزي در صحنه ي نبرد را « روحيه » تشكيل مي دهد. (ناپلئون بناپارت)

خشم، قدرت تشخيص [=بازشناختن] تو را در پس حجاب مي‌نشاند و توان تجربه‌آموزي از كارهاي نادرست را از تو مي‌ستاند؛ و چون توان تميز از…

هرگز نمي توانيد بدي هاي خود را با خرده گيري از ديگران بپوشانيد. (مثل لاتيني)

سياست، هنر به دست آوردن پول از ثروتمندان و راي از فقرا، به بهانه ي نگاهباني هر كدام از اين دو دسته از ديگري است….

خطا كردن يك كار انساني است، اما تكرار آن يك كار حيواني. (آناتول فرانس)

هرگز كسي كه استعداد خوبي در تايپ كردن دارد پروفسور نخواهد شد. (نامشخص)

شادترين افراد، لزوماً بهترين چيزها را ندارند، فقط از آنچه كه دارند بهترين استفاده را مي برند. (نامشخص)

خلاقيت باعث پرورش قدرت انطباق پذيري مي شود. (جان ماكسول)

هرگز ترشرو و بدخو مباش (کورش کبير)