قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

خرد، آدمي را گرانبهاترين چيز است. خداوند خرد در هر دو جهان كامروا و سرافراز است و اگر از جامه ي خرد محروم بُود دانش…

محاكمه كردن خود از محاكمه كردن ديگران خيلي مشكلتر است. اگر توانستي در مورد خودت قضاوت درستي بكني، معلوم مي شود يك فرزانه تمام عياري….

خرد را آخرين بار در مدرسه ها نمي آزمايند، خرد را نمي توان از كسي كه صاحب آن است به كسي كه از آن محروم…

محل آباد كردن دنيا ابتدا در قلب، سر و دستان ماست. (نامشخص)

خردمند، استوارانه سكوت مي‌كند و مي‌تواند دنيايي رمز و راز را نزد خود نگاه دارد. گنجايش و منش چنين افرادي ستودني است. (بالتازار گراسيان)

مدير واقعي و حقيقي به بشريت اعتماد نمي كند، اما به چند تن از مردان به تمامي اعتماد مي كند. (آندره موروا)

خردمندان مي‌آموزند كه ترسي به دل راه ندهند، بلكه به دشواري‌ها خوشامد بگويند، چون در فرايند كامل رويارويي با دشواري‌ها و از بين بردن آنهاست…

مذهب چيز ثمربخشي است حتي براي انسانها هم لازم است. (ژان ژاك روسو)

خستگي، مرگ ناتمام است و اگر دوام يافت، مرگِ تمام مي‌شود. (نامشخص)

مرد با اصالت اگر خوار بشود پست و فرومايه نمي شود. (رومن رولان)

خشم و رنجش همچون نوشيدن زهر و سپس، اميد به نابودي دشمنان است. (نلسون ماندلا)

مرد بلندهمت تا پايه ي بلند به دست نياورد، از پاي طلب ننشيند. (نامشخص)

خطاها، گناهها و ناكامي هاي بيشتر مردم از نداشتن اراده است. (نامشخص)

مرد خشمگين پر از زهر است و زندگي را زهرآگين مي كند. (كنفوسيوس)

خم مي شوم، اما خُرد نمي شوم. (نامشخص)

مرد عمل شايد آدم پولداري نباشد، ولي شخص با اراده اي است كه مي‌داند در پي چيست و كجا بايد برود. (مثل انگليسي)

خنده، قدرت مي‌آورد. (پرمودا باترا)

مردان بسيار موفق كساني نيستند كه هرگز شكست نمي خورند، بلكه اگر نتيجه ي به دست آمده، با چشم داشت آنها يكسان نبود، از آن…

خواستن تنها، مكانيزمي آنقدر رايج است كه تقريباً از نظر پوشيده مي ماند. (نيچه)

من هميشه باور داشته ام كه در طبيعت، زيباتر از زن وجود ندارد. (گابريل گارسيا ماركز)

مردم از كسي كه به همه چيز و همه كس بدگمان باشد، دوري مي جويند. (جان ماكسول)

خوانندگان دو دسته اند : گروهي مي خوانند كه ياد بگيرند و گروهي ديگر مي خوانند كه فراموش كنند. (نامشخص)

من و مادرم، ناسازگاري‌ها و كشمكش‌‌هاي زيادي با هم داشتيم، ولي به نظرم، او از همه‌ي آنها لذت مي‌برد. (مارك تواين)

مردم به همان اندازه احساس خوشبختي مي كنند كه تصميم گرفته اند خوشبخت باشند. (نامشخص)

خود [ شما ] برمي گزينيد كه چگونه از زمان و انرژي بهره گيريد تا در زندگي به تعادل [ =ترازمندي ] برسيد يا نرسيد….

مهارت و چيرگي پيدا كردن در هر كاري، زمان مي‌خواهد؛ بايد تمرين كنيد، تمرين كنيد و تمرين كنيد. (جك كانفيلد)

مردم دنيا همچون ديوانگان كور و كر، به جان هم مي افتند و يكديگر را نديده و نشناخته مي درند و بر اين ديوانگي نام…

خود را جايي درگير كن كه فضيلتِ دروغين به كار نيايد، چنان جايي كه آدمي در آن، همچون بندباز بر رويِ بند، يا مي افتد…

مهم نيست چه كسي هستيد، چه پيشه اي داريد يا چگونه زمان خود را مي گذرانيد. هر روز فرصت‌هاي بي شماري در دست داريد تا…

مردم گرايش به اين دارند كه به گونه اي ژرف به نداشته ها بينديشند. اگر مردم به آينده بنگرند و روي چيزهاي خوب تمركز كنند،…

پايه و بنيان آنچه هميشگي خوانده مي‌شود، شكيبايي است. (لئوبوسكاليا)

هر چه شما را نمي كشد شما را قوي تر مي كند. (مارلون براندو)

مردم هميشه خواهان كتابهاي كوچكي هستند كه بتوانند در يك نشست و برخاست آنها را بخوانند. (نامشخص)

پدرم به من كار كردن را آموخت، نه عشق و علاقه به كار را. (آبراهام لينكلن)

هر چه بلندپروازتر باشيد تپش قلبتان كمتر خواهد شد، فشار و دردهاي رواني تان نيز. (ارد بزرگ)

مردمي كه در يك كشور زندگي مي كردند و به هم نزديكتر بودند طبعاً با يكديگر بيشتر آشنا مي شدند و تصور مي كردند كه…

پرحرف را كه دشمن راستي و روان پاك است هرگز نپذير. (بزرگمهر)

هر چقدر حافظه مان ذخيره و مايه ي بيشتري داشته باشد، تعبيرمان دقيق تر و موشكافانه تر خواهد بود. (اريك نيوتن)

مردي را كه آماده آموختن است تعليم ندادن، انساني را به هدر دادن است، مردي را كه آماده آموختن نيست تعليم دادن، سخن به هدر…

پرمغزترين مطالب، زيباترين انديشه ها و هوشمندانه ترين انتقادات به طور مطلق بي معني هستند، مگر آنكه مخاطب، معنا و احساس آنها را درك كند….

هر جا كه گذشته را بستايند، نبايد يكسر پاكي ها و پاكان را سبب آن بدانيم. پرهيزگاري و [ تكريم ] بدون اندكي غبار، كثافت…

مرغ ستم ديده بر نخواهد گشت. (حجازي)

پرورش و بزرگ كردن فرزند، فقط يك دانش نيست، بلكه هنر است. (پرمودا باترا)

كشتي در ساحل بسيار امن تر است، اما براي اين [ كار ] ساخته نشده است. (پائولو كوئيلو)

مرگ، حادثه اي در زندگي نيست؛ ما مرگ را تجربه نمي كنيم. (ويتگنشتاين)

پشت هرد مرد كامروايي، يك زن ايستاده است؛ نه با يك كارد در دستش، بلكه با دستاني ياري‌كننده در پشتش. (مثل باستان)

كلمه ي “نه” در زبان يك زن به معني پاسخ منفي نيست. (نامشخص)

مرگ يك بار مي آيد، ولي ترس از فرا رسيدن آن در طول عمر، آدمي را زجر مي دهد. (لابروير)

پنهان كردن حقايق هميشه نتيجه‌ي وارونه دارد. هر چه بيشتر آن را پنهان كنيد، بدتر به خودتان و كسان ديگري كه در آن بهره‌اي دارند،…

كمابيش همه‌ي ما تشنه‌ي آنيم كه پذيرفته شويم و دريافت كننده‌ي والا‌ترين ستايش ممكن باشيم؛ ستايشي گوياي اينكه كسي عاشق ماست. (لئوبوسكاليا)