قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

دانستن چيزهايي در مورد حقيقت، شناخت حقيقت نيست و دانستن چيزهايي در مورد عشق، شناخت عشق نيست. (اشو)

خردمندان و دانشمندان سرزمينم؛ آزادي زمينهاي كشور با سپاه من و تربيت نسلهاي آينده با شما. اگر سخن شما مردم را آگاهي بخشد ديگر نيازي…

دانش بايد توهم هاي متافيزيكي، پيشداوري ها و خرافه ها را پشت سر بگذارد، اما مفهوم عقلانيت (يعني حقيقت، آزادي و عدالت) را به عنوان…

خسته دلان خورشيد را سرزنش مي كنند، براي آنها ارزش درخت به سايه است. (نيچه)

دانش جستن، چيزي فراتر از آموختن است. دانش جستن، يعني خردمند زيستن. (نامشخص)

خشم و غضب را به درگاه مردان با اراده راهي نيست. (سقراط)

دانش، مرده است و دانستن، زنده و پويا. (اشو)

خطا و خرافه هيچ گاه به آن اندازه كه لباس دانش بر تن آن باشد خطرناك و زيان بخش نخواهد شد. (نامشخص)

دانشمند در مورد خود دانشمند هيچ نمي داند، اما در مورد چيزهاي ديگر همه چيز مي داند. (اشو)

خموشي، دري به سوي نگاه ژرفتر است. (ارد بزرگ)

دختر خود را به شوهر هوشيار و دانا ده (کورش کبير)

خنده، هديه‌اي است كه بايد آن را باز كنيد. (نامشخص)

در آن سوي غم و شادي، نه غم او را از پاي در مي آورد و نه شادي او را به هيجان وا مي دارد؛…

خواستن و تمنا كردن است كه پنهاني ترين و ژرفترين روياهاي ما را بال پرواز مي دهد و عملي مي كند. (جك كانفيلد)

در اين جهان، هر فرد را جايگاهي ويژه است؛ جايگاهي كه چه آن فرد بخواهد، چه نخواهد، اهميت خودش را داراست. (نامشخص)

خواننده دقيق مي تواند در يك سال از روزنامه ها بيش از آن چيزهاي مفيد بخواند و بياموزد كه دانشمندان از كتابخانه هاي بزرگ خود…

در باب هر حزبي، هر چوپاني به قوچي راهنما نياز دارد، يا خودش بايد گاه و بيگاه به قوچي بدل شود. (نيچه)

خود (ego)، ارباب خانه ي خودش نيست. (زيگموند فرويد)

در برخي از موارد، فريب خوردن بهتر از بي اعتمادي است. (نامشخص)

خود را در بند اين كنيد كه از حد انتظاري كه ديگران از شما دارند فراتر برويد. (نامشخص)

در بين هنرها موسيقي بيش از همه در عواطف انسان تاثير دارد. يك سمفوني در هر مايه از دست يك استاد، بدون شك بيشتر از…

پايه و بنيان خوشبختي، يك زندگي خوب خانوادگي‌ست. (كيم وو چونگ)

در پي هر دانشي، انديشه اي نهفته است. (وين داير)

پذيرش اشتباه، شما را خردمندتر مي‌كند. (پرمودا باترا)

در جاده ي برتري جويي، محدوديتي براي سرعت وجود ندارد. (نامشخص)

پرپر كردن يك گل، ستم به همه ي طبيعت است. (گوته)

در جهان تنها كسي پيروز مي شود كه به اميد ديگران ننشيند و همه چيز را از خود بخواهد. (فريدريش شيلر)

چشم‌براه نمانيد تا كسي، كاري را بسيار خوب انجام دهد و سپس، او را تمجيد و ستايش كنيد. زماني كه كسي همه‌ي تلاش خود را…

در حقيقت، زيبايي آن است كه به انسان برتري بخشد. (نامشخص)

پريشاني من از اين نيست كه به من دروغ گفته اي، از اين آشفته ام كه ديگر نمي توانم تو را باور كنم. (نيچه)

در دراز مدت هيچ نيرويي نمي تواند در برابر فرهنگ و هنر ايستادگي كند. (ارد بزرگ)

پشيماني، اولين گام براي پوزش است. (ارد بزرگ)

در دنيا ديگر وسيله اي نيست كه بشر براي فرار از تحمل و زحمت فكر كردن، به آن متوسل نشده باشد! (توماس اديسون)

پهلوان روي تشك مسابقه، پهلوان نمي شود، بلكه روي تشك، ديگران از پهلواني او باخبر مي شوند. (ضرب المثل قديمي)

در راه پيشرفت فرهنگ بايد كوشيد و نخستين قدم، ترك كهنه پرستي است. (پرويز ناتل خانلري)

پول، مادر صلح و پدر جنگ است. (نامشخص)

در زمان خريد پارچه حاشيه ي آن را خوب نگاه كن و در زمان ازدواج درباره ي مادر عروس تحقيق كن. (نامشخص)

پيام ما پنج كلمه مانوس را در بر دارد. ما نه از نظريه هاي اقتصادي بزرگ سخن مي گوييم و نه پند دهنده فلسفه سياسي…

در زندگي بدون هدف، به آساني مي‌شود در سفر زندگي از راه اصلي دور شد. (جك كانفيلد)

پيروز نشدن را مي توانم بپذيرم، ولي كوشش نكردن، پذيرفتني نيست. (نامشخص)

در زندگي نادان، سرانجام يك گره [ مانند ] صدها گره باز نشدني است. (ارد بزرگ)

پيش از ْآنكه ديگران شما را باور كنند، شما آنها را باور كنيد. (جان ماكسول)

در سكوت گوش فرا ده، چون اگر دلت پر از چيزهاي ديگر باشد نمي تواني صداي آفريدگار را بشنوي. (مادر ترزا)

پيش از رفتن به جنگ، يكي يا دو بار و پيش از رفتن به خواستگاري، سه بار براي خودت دعا كن. (نامشخص)

در طبيعت و اخلاق انسان هيچ ضعف و انحرافي نيست كه با آموزش مناسب درست نشود. (فرانسيس بيكن)

پيش‌داوري‌ها فقط زماني به تعصب [=دشمني] بدل مي‌شوند كه دررويارويي با دانسته‌هاي تازه، تغييرناپذير بمانند. (نامشخص)

در فرآيند خودشكوفايي، الگوي يك درمانگر خوب اين است كه اگر انسان شايسته‌اي باشد، هرگز خود و باورهايش را بر بيمارانش تحميل نكند يا تلاش…

پيكان از زخم به در آيد و آزار در دل بماند. (مثل فارسي)

در كوره ي شعله ور زندگي، نيكبختي ما پرداخته مي شود. (هنري وادزورث لانگ‌فلو)

تا بدان هنگام كه دل و جان شما سرشار از شور و مهر است و با يكديگر مي‌جوشيد – خواه در فراخي، خواه در تنگي…