قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

بهترين كار آن است كه از انجام آن لذت مي بريم. (جان ماكسول)

کسي را که دوستش داري، آزادش بگذار؛ اگر قسمت تو باشد بر مي گردد، وگرنه بدان که از اول مال تو نبوده است.ازدواج هميشه آنگونه…

در همين زمانهاي سرخوردگي، چالش و نااميدي است كه انسان با يك جهش مي‌تواند براي رهايي خود برنامه‌ريزي كند. (ناپلئون هيل)

بهترين نگهبان سعادت در يك خانواده، عشق زن و شوهر نسبت به يكديگر است. (نامشخص)

گاه لازم است كه انسان ديدگان خود را ببندد، زيرا در بيشتر موارد، خود را به نابينايي زدن نيز نوعي خوشبختي است. (نامشخص)

درباره هر چه مي گويي فكر كن، ولي هرچه را فكر مي كني بازگو نكن. (نامشخص)

بهشت نيز در تنهايي ديدني نيست. (دانته)

گاهي براي برنده شدن، دست به كارهايي مي‌زنيم كه با ارزش‌هاي دروني ما ناسازگار است. در اين موارد، بازنده‌ي اصلي ما هستيم. (آنتوني رابينز)

درخواست‌هاي مبهم، نتايج مبهم به وجود مي‌آورد. (جك كانفيلد)

بي عشق، زندگي محال است. (افلاطون)

گاهي، كمي درد و رنج براي رشد و آموختن هرچه بيشتر لازم است. (آنتوني رابينز)

دردناك ترين آرزوها، آرزوي مرگ است. (نامشخص)

بيان باورها به گونه‌ي درست، دربرگيرنده‌ي اين است كه جرأت كنيم با ديگران ديگرگون بوده و مورد مهر و دوستي نباشيم. (آبراهام مازلو)

گذران زندگي، بدون ترس و دلهره زيباست. نيمي از ترسهاي ما بي‌پايه و نيمي ديگر بي‌اعتبار هستند. (كريستين بووي)

درستكاري اهميت دارد، ولي روراستي نيز مهم است. (وينستون چرچيل)

بيدار هداياي جهان هستي باشيد، زيرا گاه، شكل هاي غير منتظره [ =دور از چشم داشت ] را مي نمايانند. (شري كارتر اسكات)

گر چه بر روي زمين انبوه مردابها و رنجها هست، آن كه سبُك پاست بر سر گِل و لاي چنان مي دود و مي رقصد…

درك زيبايي درك زيبايي به شمار مي رود. (نامشخص)

بيش از همه، ظريفترين و كاري ترين حيوانات آماده ي رنج و سختي هستند. (نيچه)

گِرد خويش اگر چون خمره ي غلتاني نگردم؛ چگونه تاب آرم، بي سوختن، از پي خورشيد دويدن را ؟ (نيچه)

دروغ شكوفه مي آورد، اما ميوه ندارد. (مثل آفريقايي)

بيشتر ببخشيد تا بيشتر بگيريد. (جك كانفيلد)

گريز از مجازات، جنايتكار را از آن هم كه هست، بدتر مي‌كند. (افلاطون)

دزديدن از يك نويسنده سرقت ادبي است، اما اگر از چند نويسنده بدزديد نامش مي شود پژوهش! (ويلسون ميزنر)

بيشتر ما براي باز شناختن بهاي هر چيز، قانوني داريم و آن اينكه، خواستار امور كمياب هستيم و براي امور بسيار شگفت انگيزي كه پيوسته…

گفتگو كردن به از بين بردن دشواري ها كمك نموده و سكوت، تنها آنها را بزرگ مي كند. (ريچارد تمپلر)

دستاوردها به سرعت برق، يكديگر را پشت سر مي گذارند. (آرتور شوپنهاور)

بيشتر مردم معمولاً دليل كارهاي خود را از ياد مي برند و بعدها بدون اينكه بفهمند چرا، از كارهاي ديگران پيروي مي كنند. (جواهر لعل…

گمان مي‌كنم مردم به اندازه‌اي خواهان آرامش هستند كه يكي از روزها دولتها ناگزير مي شوند روش خود را دگرگون ساخته و بگذارند مردم به…

دشمن كوچك وجود ندارد. (بنجامين فرانكلين)

بيكاري، پناهگاه ارواح ناتوان است. (نامشخص)

گوياترين زبان، عمل است. (نامشخص)

دشواري بنيادي در برخورد با يك كودك پنج‌ساله اين است كه ما به هيچ‌وجه نمي‌توانيم مانند او رفتار كنيم. (نامشخص)

بين گذشته اي كه از ما فرار مي كند و آينده اي كه ما آن را نمي بينيم، [ زمان ] حال است كه تكاليف…

لبخند، حتي زماني كه بر لبان يك مرده مي نشيند، باز هم زيباست. (كريستين بوبن)

ثروتمندان به اين دليل كه از دولت و فرصتي كه مي تواند ارزشمندترين همه ارزشها را نصيبشان سازد استفاده نمي برند سزاوار سرزنش اند. (آرتور…

پابرجا و استوار باشيد، بي آنكه مهاجم باشيد. (ريچارد تمپلر)

لذت را نمي توان چيزي جز احساس برآمده از آرزوي برآورده شده دانست. (اريك نيوتن)

جامه ي برازنده ي پارسايان، كه نمي توان بهايي بر آن نهاد، از تار و پود جان است. (كريستين بوبن)

لياقت و استعداد شخصي، وابسته به هدف عالي هر شخصي بوده و موفقيت، نتيجه مستقيم سعي و كوشش است. (كنفوسيوس)

جايگزيني براي شخصيت وجود ندارد. شما مي توانيد مغزها را بخريد، اما شخصيت را نمي توانيد. (نامشخص)

ما انسانها اين گونه آفريده شده ايم كه اگر بدانيم ميليونها سال در جهان باقي خواهيم ماند، اما قرين اندوه و بدبختي خواهيم بود، راضي…

جدل بر سر كمبودها و محدوديت ها، حاصلي جز كمبود و محدوديت ندارد. (وين داير)

ما بايد بتوانيم نشانه‌ها را حتي در دوردست‌ها ببينيم و دريابيم. (آنتوان دوسنت اگزوپري)

جستار والا‌ترين دانش، همانا رسيدن به اصل خير است. (افلاطون)

ما بايد نوميدي را بپذيريم، ولي هرگز اميد خود را از دست ندهيم. (پرمودا باترا)

جمع آوري هر ثروتي با فروش خدمات فردي يا در حقيقت زمان شخصي آغاز مي شود. (برايان تريسي)

ما به وسيله ي انديشه هاي خود پيشرفت مي كنيم و از نردبان تصوري كه از خويشتن داريم بالا مي رويم. (نامشخص)

جنگ، قانون ابدي زندگي است و صلح، آسايش ميان دو جنگ است. (نيچه)

ما جزو كساني نيستيم كه تنها در ميان كتابها فكر مي كنند و تراوشهاي فكري آنها نياز به محركهاي آثار چاپي دارد. (نيچه)