قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

كار، همچون بازي‌ست و بازي كردن، هميشه انسان را از خشم و نگراني دور خواهد كرد. (پرمودا باترا)

عشق، ميوه تمام فصل هاست و دست همه كس به شاخسارش مي رسد. (مادر ترزا)

كار خودتان را انجام دهيد، اما نه فقط در حد وظيفه بلكه اندكي بيشتر و از روي سخاوت؛ همين مقدار اندك، به اندازه تمام كار…

عشق، نيازي به آموزگار ندارد. (مثل آلماني)

هر آنچه را كه داري غنيمت شمار، از زياده خواهي درگذر. (نامشخص)

عشق، هوس محبوب شدن نزد معشوق است. (نامشخص)

هر اندازه در مرزهاي خود، امنيت بيشتري پيدا كنيد، قدرت ديگران در تاثيرگذاري بر شما كمتر خواهد شد. (ريچارد تمپلر)

عشق و مشك پنهان نمي ماند. (مثل فارسي)

هر آنچه آدمي به گونه اي ژرف، احساس، يا به روشني مجسم كند، بر ذهن نيمه هشيار اثر مي گذارد و مو به مو در…

عشق يعني فراخواندن موهبت هاي جاودان زندگي. (كاترين پاندر)

هدفهاي محدود، زندگي را محدود مي سازند. (آنتوني رابينز)

عقل بي عاطفه خطرناك است و عاطفه بدون عقل، قابل اعتماد نيست. آدم كامل آن است كه هم عقل دارد و هم عاطفه. (ويليام تن)

هدف، بهترين بودن در هر زمينه اي است كه مي توانيد، نه دوم بودن. (ريچارد تمپلر)

علت هر شكستي، عمل كردن بدون انديشه است. (نامشخص)

نيمي از مشكلي كه خوب تشريح و تحليل شده باشد، حل شده است. (نامشخص)

عواطف انسان ناشي از افكار او است. (جان ماكسول)

هدف آموزش و پرورش راستين اين است كه به هشياري آدمي، تازگي بخشد؛ به گونه‌اي كه نسبت به زيبايي‌ها و شگفتي‌هاي زندگي به گونه‌اي مداوم،…

عيب و علت واقعي و اصلي پيري در ضعف جسماني نيست، بلكه در بي علاقگي روحي است. (آندره موروا)

نيكي برآيند خرد است در دل و روان آدمي. (ارد بزرگ)

غريزه، خانه كه مي سوزد، حتي نهار را فراموش مي كنيم. آري، اما بعد بر خاكسترها نهار را خواهيم خورد. (نيچه)

نيروي دانش و معرفت، بدون اراده ي قوي مانند درخت بي بار است. (نامشخص)

فايده ي زيبايي روشن نيست. ضرورت فرهنگي آن را نمي توان به آشكارا درك كرد. با وجود اين، تمدن نمي تواند از آن چشم پوشي…

نياز به كسب اطمينان در برابر نوسان هول انگيز ثروت باعث مي شود در برابر مرد ثروتمند و صاحب نفوذي كه آماده است تا سكه…

فراموش نكن؛ كسي كه با نيت قلبي، چيزي را مي‌دهد، انگار دو برابر داده است. (پرمودا باترا)

نوشتن يعني فراموش كردن؛ ادبيات خوش آيندترين شيوه ي ناديده گرفتن زندگي به شمار مي رود. (فرناندو پسوا)

فراموش نكنيد كه شما با سنجش، افسار زندگي‌تان را به دستان افرادي كه خود را با آنان مي‌سنجيد، مي‌سپاريد. (وين داير)

نويسنده بايد به ياد داشته باشد كه افكار و ملاحظات از قانون جاذبه تبعيت مي كنند؛ يعني از درون كاسه سر آسانتر به روي كاغذ…

فرد دانا با علامت سوالي زندگي مي كند، فردي كه در حيرت و شگفتي به سر مي برد، با علامت تعجب زندگي مي كند. (اشو)

نود و نه درصد نبوغ [=هوش سرشار]، بستگي به تلاش دارد و براي نابغه شدن در رشته‌ي خودتان، بايد خود را غرق در كار كنيد….

فرزانه ترين انسانها براي آسايش خاطر من چنين گفته اند: دريغا كاش امروز نيز چنين مي بود! زيرا شر بهترين نيروي انسان است. (نيچه)

نهال دوستي حقيقي آهسته رشد مي كند. (جورج واشنگتن)

فرصت‌ها زاييده‌ي سختي‌ها هستند. (كيم وو چونگ)

نمي‌دانيد تا چه اندازه، خودباوري سبب باور به هر چيز ديگر مي‌شود. (ويكتور هوگو)

فرمانرواياني كه يك شبه توانمند مي شوند با تلنگري فرو مي ريزند. (ارد بزرگ)

نمي توانم فرمول موفقيت را براي شما بيان كنم؛ اما اگر فرمول شكست را مي خواهيد آن است كه بكوشيد همه را راضي نگه داريد….

فرومايگان پس از پيروزي، حريف شكست خورده خويش را به ريشخند مي گيرند. (ارد بزرگ)

نمي دانم چه رازي بين هنرمندان حقيقي وجود دارد كه هيچ كدام به دنيا روي خوش نشان نمي دهند. (لودويگ وان بتهوون)

فضيلت همان شور و شعف است. (نامشخص)

نمي توان از همساز بودن با طبيعت، يك اصل اخلاقي براي خود ساخت. زيرا طبيعت بيرحم است و اگر آدمي بخواهد مطابق با طبيعت زندگي…

فقط در لحظه هاي ديدار و جدايي مي توان به عظمت عشق ِنهفته در سينه پي برد. (ژان پل)

نگران كننده ترين چيز در دنيا آن است كه مغز آدمي پر از انديشه ها و احساس ها باشد، اما نتواند آنها را با هم…

فكر به خودكشي راهي موثر براي تسلي خاطر است و با آن مي توان به خوبي از پس برخي شبهاي سخت برآمد. (نيچه)

نقيض يك قضيه ي صادق يك قضيه ي كاذب است، اما نقيض يك حقيقت ژرف گاهي حقيقت ژرف ديگري است. (نامشخص)

فن پير شدن عبارت است از جنگ و نبرد در برابر بدي ها و معايب پيري، كه در پايان زندگاني ما، يعني دوره ي نيكبختي…

نفرت، ويران مي‌كند؛ عشق، شفا مي‌دهد. (بودا)

فيلسوفي كه درصدد آفرينش جهان بنا بر تصور خويش است مي خواهد همه به فلسفه اش ايمان بياورند و اين، همان روا داشتن استبداد بر…

نقص مهم امپراتوريهاي بزرگ دنيا اين بود كه قوانين را مغزهاي قوي براي مردان قوي مي نوشتند و ضعف بشر را در نظر نمي گرفتند….

قانون بزرگ جهان، زيستن است؛ گستراندن و تكامل بخشيدنِ فعال ترين و برترين ويژگي هايمان، به گونه اي كه از هر عرصه اي همواره بتوانيم…

نظم و ترتيب، آتش پالايشگري است كه استعداد را به قابليت تبديل مي كند. (نامشخص)

قدرت، توانايي نفوذ در رفتار ديگران است. (نامشخص)