قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

شركتهاي موفق، آنهايي هستند كه كاركنان خود را به چشم شريك مي نگرند نه ابزار. (نامشخص)

خدا به زمان نياز ندارد و هرگز دير نمي كند. (فلورانس اسكاول شين)

شعر راستين، انكار بيداد است. (بودلر)

خدا هرگز وعده آسمان هميشه آبي، مراتع هميشه سبز و قلب هميشه رها از رنجها را نداده است، بلكه او وعده عشق و محبت ناميرا…

شك و ترديد، امري يكسره طبيعي است؛ آدمي هرگز از آنچه بايد بخواهد آگاهي ندارد، زيرا زندگي يك بار بيش نيست و نمي توان آن…

خداوند هرگز مشكلي را سر اهمان نمي‌گذارد، مگر آنكه بداند، شايستگي و گنجايش رويارويي با آن و توانايي از بين بردن آن را نيز داريم….

دقايقي را كه به عيب جويي ديگران مي گذرانيم، اگر صرف انديشيدن به عيبهاي خود كنيم، فايده هاي زيادي مي بريم كه كوچكترين آن خودشناسي…

خرابي كار يك مملكت از دو چيز است : نداشتن مردان عالم و لايق و نبودن آنها بر سر كارهاي مملكت. (فرانسوا ولتر)

دل به دريا زدن، ممكن است زندگي شما را تغيير دهد. (جك كانفيلد)

خرد، پاداش يك عمر گوش دادن است؛ در حالي كه مي‌توانسته‌ايد سخن بگوييد. (نامشخص)

دلشوره هرگز غم فردا را فرو نمي‌نشاند، فقط خون شادي را از رگ امروز بيرون مي‌كشد. (لئوبوسكاليا)

خرد، ويژه‌ي افرادي نيست كه سال‌ها زندگي كرده‌اند. (نامشخص)

دم را غنيمت شماريد. اگر از زمان حال استفاده كنيد مي توانيد قدرتي را كه مي خواهيد به دست آوريد. (برايان تريسي)

خردمند، در آنچه نزديك است، دورترين‌ها را درك مي‌كند. (نامشخص)

دنيا پر از شادي است، اگر، هر چه پيش آيد انسان بپذيرد. تنها راز كاميابي در اين است كه انسان چشم داشت زيادي نداشته باشد….

خردها از اساس با يكديگر اختلاف دارند، اما با ملاحظات صرفاً كلي نمي توان به اين تفاوتها پي برد. (آرتور شوپنهاور)

دنيا يكسره صحنه بازي است و همه بازيگران آن به نوبت مي آيند و مي روند و نقش خود را به ديگري مي سپارند. (ويليام…

خشم، شما را خوار مي‌كند، در حالي كه بخشايش، شما را وادار مي‌كند تا فراتر از آنچه هستيد، رشد كنيد. (شري كارتر اسكات)

دو تراژدي دردناك در زندگي وجود دارد: يكي اينكه در عشقت ناكام شوي و ديگر اينكه به وصال عشقت برسي. (جرج برنارد شاو)

خط مستقيم نه تنها در هندسه، بلكه در اخلاقيات هم كوتاهترين راه است. (نامشخص)

دو نوع زن وجود دارد؛ با يكي ثروتمند مي شوي و با ديگري فقير. (مثل ايتاليايي)

خطر را پيشه ساختي و درين چيزي نيست كه سزاوار سرزنش باشد. (نيچه)

دوزخ اين است كه انسان ديگر دوست نداشته باشد. (ژرژ برنانوس)

خنده، خورشيدي است كه زمستان را از نژاد انساني دور مي‌كند. (ويكتور هوگو)

دوست داشتن، تنها نگريستن به يكديگر نيست، بلكه با هم نگريستن در يك جهت است. (آنتوان دوسنت اگزوپري)

خنديدن، همه‌ي مرزهاي محدود انديشه را ويران مي‌كند و آمادگي انسان را براي پذيرش هر رويدادي بالا مي‌برد. (استيو چندلر)

دوست مانند چتري است كه بايد در روزهاي باراني همراه شما باشد. (نامشخص)

خواسته‌ي خود را به ميل و آرزو تبديل كنيد؛ شما تجلي همه‌ي بركت‌هاي بي‌كرانه‌ايد و سزاواريد كه از وفور نعمت جهان هستي بهره‌مند باشيد. (وين…

دوستان حقيقي، مشكلي با سكوت ندارند. (نامشخص)

خوب است كه حقيقت كالا نيست و هيچ كس نمي تواند آن را در اختيار تو بگذارد، وگرنه ارزشش را از دست مي داد. (اشو)

دوستان گوناگون از طبقات گوناگون داشتن، دارايي بزرگي‌ست. (كيم وو چونگ)

خود را بشناس و به روح خويش فرمانروايي كن. در اين صورت مي تواني اميدوار باشي كه روزي مقتدر و سعادتمند خواهي شد. (نامشخص)

دوستي حقيقي مانند نهالي است كه در كوهستان برويد؛ به مجرد اينكه ريشه هاي خود را به سنگ هاي صخره كوه پيوند زد، ديگر طوفان…

پايبندي برخي از آدمها به گونه اي است كه هنگامي كه پيشامد بدي رخ مي دهد، بي درنگ، راه شان را كج كرده و از…

دوستي هاي ما نيز مانند خانه هاي ما، لباسهاي ما و ماشينهاي ما گاهي نياز به تعمير دارند. (نامشخص)

پدر و پسر بيش از مادر و دختر، نسبت به يكديگر ملاحظه كارند. (نيچه)

ديدار، آغاز جدايي است. (مثل ژاپني)

پذيرش وجودي مرگ، به چَم بي‌رنگ شدن انگيزه‌هاي زندگي نيست، بلكه اين نويد را به ما مي‌دهد كه پس از مرگ نيز دوباره زاده خواهيم…

ديگر در دل جنگل هاي عظيم راه نخواهيم سپرد، بلكه از ميان شهرهاي عظيم تر خواهيم گذشت، اكنون چيزي عظيم تر از ريزش نياگارا در…

پرسش هاي هر كس بيش از جواب هايش او را مي شناساند. (فرانسوا ولتر)

ديوانه بمانيد، اما مانند عاقل ها رفتار كنيد. خطر متفاوت بودن را بپذيريد، اما بياموزيد كه بدون جلب توجه مفيد باشيد. (پائولو كوئيلو)

پروردگارا زندگاني مرا در خدمت به خلق قرار بده تا آنها را درك كنم! (جان ماكسول)

ذهن شما از آن خودتان است؛ بايد آن را با آنچه دوست داريد، پُر كنيد. (استيو چندلر)

پس از هر شكست، باز هم هدف خود را دنبال كنيد. (پرمودا باترا)

ذوق، انگاره اي متغير است كه در همه حال تركيبات تازه به وجود مي آورد و در همه حال، آمادگي پذيرش نفوذهاي تازه را دارد…

پند خوب را بسياري مي شنوند، ولي شمار كمي، آن را به كار مي برند. (نامشخص)

راديكال بودن به معني فهم ريشه اي امور است، اما براي انسان، ريشه خود انسان است. (كارل هنريش ماركس)

پول در تمامي دنيا مانند يك بيماري ويروسي است كه مردم دنيا نمي توانند از شر آن رهايي يابند. (نامشخص)

راز شادي در مهر ورزيدن است. (نامشخص)

پول و پرهيزكاري، دو كفه‌ي ترازو هستند؛ اگر يكي بالا رفت، بي‌شك، ديگري پايين مي‌آيد. (افلاطون)