قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

بهشت يك باغبان، باغ او است و بهشت يك نجار، ميز كارگاه او مي باشد. (آندره موروا)

ما، هم توانايي و هم مسئوليت داريم تا بهترين گزينه‌ها را براي آغاز امروز برگزينيم. (جيم رآن)

بي مايگي و بدكاري پاينده نخواهد بود. گيتي رو به رشد پويندگي است. با نگاهي به گذشته مي آموزيم كه آدميان، اشتباهاتي همچون برده داري،…

ما هيچ چيزي را عملي نمي سازيم؛ زندگي مثل آهن ربا ما را جذب مي كند و ما بيهوده مي گوييم: «من حركت مي كنم.»…

بياييد آنقدر سرگرم نشويم يا با شتاب زندگي نكنيم كه نتوانيم به موسيقي چمنزار يا آن سمفوني كه جنگل را مي ستايد، گوش فرا دهيم….

مادام كه همانند كودكان، پاك و بي‌آلايش نشويد، در بهشت پذيرفته نخواهيد شد. (عيسي مسيح)

بيزاري بجوي از كسي كه دريغش مي آيد كسي از نيكي و ياري كس ديگر بهره يابد؛ [ چرا كه ] نه دانشور است و…

مانع [=بازدارنده]، همان چيز هراس‌‌آوري است كه با چشم برداشتن از هدف، به نظرمان مي‌رسد. (نامشخص)

بيشتر احساس‌ها، به هر گونه كه ابراز شوند، گذرا هستند، ولي بايد با پيامدهايشان سر كرد. (لئوبوسكاليا)

مبادا از روي دلسوزي، در برابر آنان كه مي‌لنگند بلنگيد! (جبران خليل جبران)

بيشتر پيروزيهاي زندگي با پيروزيهاي كوچك به دست مي آيد. (جان ماكسول)

مجازات كردن كسي كه نمي داند چه مي كند، نشانه ي توحش است. (ميلان كوندرا)

بيشتر ما در بازي عشق، چون پياده‌هاي شطرنج هستيم كه از آن، هيچ سردرنمي‌آوريم. (لئوبوسكاليا)

محبت راستين اندازه نمي گيرد، فقط مي بخشد. (مادر ترزا)

بيشتر، موانعي [ =بازدارنده هايي ] را كه سر راه وجود دارد، خودمان ايجاد كرده ايم. (زيگ زيگلار)

مدارس بايد به بچه‌ها كمك كند تا آنها نگريستن به درون خويشتن را ياد بگيرند و از اين دانش نسبت به خويشتن، يكسري ارزش‌ها را…

بي‌گمان، انسان بودن يعني متعهد [=پايبند] بودن. (آنتوان دوسنت اگزوپري)

مديري كه تنها به سود مي انديشد، مانند تنيس بازي است كه به جاي توپ، چشم بر تابلوي امتيازها دوخته است. (نامشخص)

بينش به تنهايي كافي نيست، بايد با كار توام باشد. [ همان گونه كه ] تنها نگريستن به پله ها كافي نيست، بايد از آنها…

مذهب، ريشه ي فلسفه ي وجودي انسان است. (نامشخص)

پاداش درستي را در درستي بجوي و انگيزه كار نيك را همان نيكي بدان و سود ديگر مخواه. (نامشخص)

مرد بزرگ از صفات خوب ديگران استفاده مي كند، نه از صفات بدشان سوء استفاده. (كنفوسيوس)

مرد بيشتر از آنچه نمي داند مي تواند. (مثل قديمي)

مرد را از زن هراس بايد، آنگاه كه زن عاشق است. چه آنگاه است كه زن همه چيز را فدا مي كند و هيچ چيز…

مردان آفريننده كارهاي مهم اند و زنان به وجود آورنده مردان. (رومن رولان)

مردان كامروا همچنان به حركت خود ادامه مي‌دهند. آنها اشتباه مي‌كنند، ولي دست از كار نمي‌كشند. (نامشخص)

من هنوز زنده ام و هنوز فكر مي كنم. بايد باز زندگي كنم تا باز فكر كنم. (نيچه)

مردم اين گونه هستند كه در همكاري با ديگران موفق ترند تا در ضديت با آنها. (نامشخص)

كشور در صورتی دارای آزادی و استقلال است كه افرادش آزاد و مستقل باشند. منتسكیو

مردم جوري حرف مي زنند كه [ گويي ] همه چيز را مي دانند، اما اگر جسارت داشته باشي و سؤالي بپرسي آنها هيچ چيز…

مهرباني زباني است كه لال مي تواند با آن سخن گويد و كر مي تواند آن را بشنود و بفهمد. (نامشخص)

مردم زماني به دانايي شما اهميت مي دهند كه بدانند به آنها اهميت مي دهيد. (جان ماكسول)

هر چه ميوه بهتر باشد، زنيورهاي بيشتري را به سوي خود مي كشد. (مثل آلماني)

مردم موفق امروز، كودكان جسور ديروز هستند. (ديزرائيلي)

هر چه بيشتر مي آموزم بيشتر به ناداني خود پي مي برم. (آلبرت انيشتين)

مردمان جهان از خُرد تا بزرگ، تارهاي سست از آرزوهاي گران بر گرد خويش مي تنند و خود، عنكبوت وار ميان آنها جاي مي گيرند….

هر چند سراب اميد ما را مي فريبد، اما دست كم دوره زندگي ما را با خوشي به پايان مي رساند. (نامشخص)

مردن در حال ايستادن بهتر از زيستن در حالت زانو زدن است. (نامشخص)

هر جواني بايد انتقادپذيري را بياموزد؛ چرا كه ممكن است روزي در آينده پدر يا مادر شود. (نامشخص)

مردي كه در نبرد زندگي مي خندد، سزاوار ستايش است. (جرج برنارد شاو)

هر تغيير و تحولي كه براي جهان آرزو مي كني، در وجود خودت ايجاد كن! (ماهاتما گاندي)

مرگ براي ما دروازه ي دوزخ است، اما دروازه ي خروجي نه دروازه ي ورود به آن. (جرج برنارد شاو)

هر پرده ي نقاشي وجودي جدا افتاده دارد و به خود برپاي است. (اريك نيوتن)

مرگ را همچون يك مشاور تلقي كن و هميشه از آن بپرس: چون روزي خواهم مرد، اكنون چه كاري بايد انجام دهم؟ (نامشخص)

كشور در صورتي داراي آزادي و استقلال است كه افرادش آزاد و مستقل باشند. (منتسكيو)

مزه‌ي زندگي به سبب مرگ از دست نمي‌رود، همان گونه كه خنده ما از جدي بودن زندگي نمي‌كاهد. (جرج برنارد شاو)

كمابيش نيازمندترين افراد هميشه از سايرين بخشنده ترند. (نامشخص)

مطابق وجدان خود رفتار کن که بهشتي شوي (کورش کبير)

كمي تندرستي، هرازگاه نيك ترين دواي درد بيماران است. (نيچه)

شكست، در نزد انسان خردمند، به زمين افتادت نيست، بلكه بر زمين نشستن است. (پرمودا باترا)