قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

جستجوي حقيقت ديوانگي مطلق است، زيرا زماني كه به حقيقت رسيديد، امكان ندارد به كسي بگوييد و دشمن شما نشود. (نامشخص)

ما به اين دليل خسته مي شويم كه احساساتمان موجب توليد فشارهاي عصبي در بدنمان مي شود. (ديل كارنگي)

جنبش، اهرم دگرگوني است. (ويليام شكسپير)

ما پذيرفته ايم كه به بخش هايي از وجود خود اجازه بودن ندهيم و درنتيجه مجبور هستيم انرژي رواني بسياري را صرف پنهان نگه داشتن…

جنگي هر چند كه زورمند بُوَد از حيلت بي نياز نگردد. (بزرگمهر)

ما چيزي هستيم كه در استراحت ميان يك نمايش به پايان مي رسيم، گاهي وقت ها به گونه اي فرار از شكاف درهاي خاص به…

جهان، مكاني نيكوست كه همه مي‌توانند در آن خوشبخت شوند. (وين داير)

ما در طول عمرمان مثل بازيگراني هستيم كه چند لحظه اي روي صحنه ظاهر مي شويم. (ويليام شكسپير)

جوان را نفرست به زن گرفتن، پير را نفرست به خر خريدن! (مثل فارسي)

ما سه چهارم [ وجود ] خودمان را به تاوان اينكه شبيه ديگران باشيم از دست مي دهيم. (آرتور شوپنهاور)

جواني، صندوق دربسته اي است كه تنها پيران مي دانند درون آن چيست. (دوكلوس)

ما گواه بارز انديشه ي خود هستيم. (نامشخص)

جوهره‌ي عشق، مهرباني است. (نامشخص)

ما نسبت به آنچه كه در درون خود، كور و كر هستيم، نسبت به همان، در دنياي بيرون نيز كور و كريم. (آبراهام مازلو)

ما هرگز نبايد به خودمان اجازه‌ي انجام كارهايي را بدهيم كه هيچ‌گاه دوست نداريم فرزندانمان انجام بدهند. (نامشخص)

ما همه مي‌توانيم به آن جايگاهي كه مي‌خواهيم، برسيم. (جيم رآن)

مادام كه حيوان، ناز و نوازش مي شود، واكنش هاي زيبايي دارد، ولي به محض اينكه با او مخالفت مي شود، همه ي خشونت طبيعتش…

مادرم كليد كاميابي من بود. او با همه‌ي وجودش به من ايمان داشت و من احساس مي‌كردم كسي را دارم كه برايش زندگي كنم؛ كسي…

ماهيان همه همين مي گويند. آنچه را خود نتوانند پيمود ناپيمودني مي دانند. (نيچه)

مثل حيوانات از كوه و كمر بالا مي روند، احمق وار و عرق ريزان؛ انگار ديگران يادشان رفته بود به ايشان بگويند كه ميان راه…

محاكمه كردن خود از محاكمه كردن ديگران خيلي مشكلتر است. اگر توانستي در مورد خودت قضاوت درستي بكني، معلوم مي شود يك فرزانه تمام عياري….

محل آباد كردن دنيا ابتدا در قلب، سر و دستان ماست. (نامشخص)

مدير واقعي و حقيقي به بشريت اعتماد نمي كند، اما به چند تن از مردان به تمامي اعتماد مي كند. (آندره موروا)

مذهب چيز ثمربخشي است حتي براي انسانها هم لازم است. (ژان ژاك روسو)

مرد با اصالت اگر خوار بشود پست و فرومايه نمي شود. (رومن رولان)

مرد بلندهمت تا پايه ي بلند به دست نياورد، از پاي طلب ننشيند. (نامشخص)

مرد خشمگين پر از زهر است و زندگي را زهرآگين مي كند. (كنفوسيوس)

مرد عمل شايد آدم پولداري نباشد، ولي شخص با اراده اي است كه مي‌داند در پي چيست و كجا بايد برود. (مثل انگليسي)

مردان بسيار موفق كساني نيستند كه هرگز شكست نمي خورند، بلكه اگر نتيجه ي به دست آمده، با چشم داشت آنها يكسان نبود، از آن…

من هميشه باور داشته ام كه در طبيعت، زيباتر از زن وجود ندارد. (گابريل گارسيا ماركز)

مردم از كسي كه به همه چيز و همه كس بدگمان باشد، دوري مي جويند. (جان ماكسول)

من و مادرم، ناسازگاري‌ها و كشمكش‌‌هاي زيادي با هم داشتيم، ولي به نظرم، او از همه‌ي آنها لذت مي‌برد. (مارك تواين)

مردم به همان اندازه احساس خوشبختي مي كنند كه تصميم گرفته اند خوشبخت باشند. (نامشخص)

مهارت و چيرگي پيدا كردن در هر كاري، زمان مي‌خواهد؛ بايد تمرين كنيد، تمرين كنيد و تمرين كنيد. (جك كانفيلد)

مردم دنيا همچون ديوانگان كور و كر، به جان هم مي افتند و يكديگر را نديده و نشناخته مي درند و بر اين ديوانگي نام…

مهم نيست چه كسي هستيد، چه پيشه اي داريد يا چگونه زمان خود را مي گذرانيد. هر روز فرصت‌هاي بي شماري در دست داريد تا…

مردم گرايش به اين دارند كه به گونه اي ژرف به نداشته ها بينديشند. اگر مردم به آينده بنگرند و روي چيزهاي خوب تمركز كنند،…

هر چه شما را نمي كشد شما را قوي تر مي كند. (مارلون براندو)

مردم هميشه خواهان كتابهاي كوچكي هستند كه بتوانند در يك نشست و برخاست آنها را بخوانند. (نامشخص)

هر چه بلندپروازتر باشيد تپش قلبتان كمتر خواهد شد، فشار و دردهاي رواني تان نيز. (ارد بزرگ)

مردمي كه در يك كشور زندگي مي كردند و به هم نزديكتر بودند طبعاً با يكديگر بيشتر آشنا مي شدند و تصور مي كردند كه…

هر چقدر حافظه مان ذخيره و مايه ي بيشتري داشته باشد، تعبيرمان دقيق تر و موشكافانه تر خواهد بود. (اريك نيوتن)

مردي را كه آماده آموختن است تعليم ندادن، انساني را به هدر دادن است، مردي را كه آماده آموختن نيست تعليم دادن، سخن به هدر…

هر جا كه گذشته را بستايند، نبايد يكسر پاكي ها و پاكان را سبب آن بدانيم. پرهيزگاري و [ تكريم ] بدون اندكي غبار، كثافت…

مرغ ستم ديده بر نخواهد گشت. (حجازي)

كشتي در ساحل بسيار امن تر است، اما براي اين [ كار ] ساخته نشده است. (پائولو كوئيلو)

مرگ، حادثه اي در زندگي نيست؛ ما مرگ را تجربه نمي كنيم. (ويتگنشتاين)

كلمه ي “نه” در زبان يك زن به معني پاسخ منفي نيست. (نامشخص)

مرگ يك بار مي آيد، ولي ترس از فرا رسيدن آن در طول عمر، آدمي را زجر مي دهد. (لابروير)

كمابيش همه‌ي ما تشنه‌ي آنيم كه پذيرفته شويم و دريافت كننده‌ي والا‌ترين ستايش ممكن باشيم؛ ستايشي گوياي اينكه كسي عاشق ماست. (لئوبوسكاليا)