قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

من زندگي نمي كنم، مگر براي موسيقي كه از زمان جواني روحم را تسخير كرده است. (نامشخص)

سرعت و تندي [ انجام ] كار را مجوي، بلكه بر خوبي و درستي آن سعي كن. زيرا مردم از تو نپرسند كه در چه…

من دانش و هنري ندارم، تنها هنر من اين است كه مانند مادرم فن قابلگي مي دانم، با اين تفاوت كه مادرم زنها را در…

سرنوشت همچون گلوله ي آهنيني است كه بر مچ پاي ما بسته شده باشد. (ميلان كوندرا)

من بيشتر وقتم را صرف كارفرماها مي كنم. زيرا بر اين باورم كه اين كار ما را به پيش مي برد و آنها هم به…

سست اراده كسي است كه با هر شكستي بينش او نيز تغيير مي يابد. (نامشخص)

من با تمام وجود آرزو دارم كه در آسمان نيز بتوانم به نقاشي خود ادامه بدهم. (نامشخص)

سعادت همانند قصرهايي است كه در داستانهاي پريان وجود دارد؛ مكان هايي كه اژدها از دروازه هايش نگاهباني مي كند؛ براي غلبه بر آن بايد…

من به اين نتيجه رسيده ام كه گاهي گزينش يك شخص برگزيده به گونه ي مخاطب، بسيار كارساز است؛ شخصي حقيقي كه او را مي…

سعي نکنيم بهتر يا بدتر از ديگران باشيم، بکوشيم نسبت به خودمان بهترين باشيم. (نامشخص)

من اگر تسليم مي شدم، افرادي كه به من متكي بودند از گرسنگي مي مردند. تصوير اين افراد جدي و تهيدست هميشه در ذهنم رژه…

سكوت، گاه هزار معني در بر دارد كه از گفتن به دست نمي آيد. (منتسكيو)

من از اين اندوهگين نمي شوم كه مردم مرا چنانكه هستم نمي شناسند، بلكه از آن غمگينم كه من مردم را چنانكه بايد و شايد…

سنت در هنر به منزله ي كتاب الفبا است، اما جز اين ارزشي ندارد. (اونوره دو بالزاك)

هرگز نبايد حتي در بدترين و نكبت بارترين شرايط، قابليت هاي بازسازي جسم و ذهن را دست كم گرفت. نيروي حيات، ناشناخته ترين نيروي جهان…

سه راه براي رسيدن به شناخت وجود دارد: نخست، انديشيدن كه بهترين راه است. دومي تقليد كه آسانترين است و سومي تجربه كه تلخ ترين…

هرگز راهي به واقعيت وجود ندارد، همان گونه كه راهي به حقيقت نيز وجود ندارد؛ شما ناگزيريد خود، راهنما و قانون خود باشيد. (كريشنا مورتي)

سير هر كس به اوج خويشتن است. (كن بلانچارد)

هرگز مردي ولو بسيار نادان را نديدم که از وي چيزي نتوانم بياموزم. (گاليله)

شادترين لحظه هاي زندگي ام اندك زماني بود كه در خانه و در آغوش خانواده ام سپري كردم. (توماس جفرسون)

هرگز خنده را از ياد مبر، غرور هم نبايد مانع گريستن تو شود، با خنديدن و گريستن است كه زندگي معناي كامل مي يابد. (نامشخص)

شادماني، نه تنها پايانِ رسيدن به لذت است، بلكه بهترين راه نيرو دادن به روحيه و داشتن انگيزه است. (گيل ليندن فيلد)

هرگز با ديگران مثل ابزار كار رفتار نكنيد، بلكه آنان را چون غايت و هدف بشماريد. (ايمانوئل كانت)

شادي را گسترش دهيد. (رالف والدو امرسون)

هرگاه زندگي با شور و عشق را بر مي‌گزينيد، زندگي نيز عشق و شور خود را براي شما بر خواهد گزيد. (باربارا دي آنجليس)

شادي و نشاط زياد زماني رخ مي دهد كه بتوانيم بر سختيها و شدائد غلبه كرده و پيروز شويم. (نامشخص)

هرگاه آسايش، درازمدت و بي دليل باشد، به تنبلي مي گرايد. (لودويگ وان بتهوون)

شانس تنها متوجه ذهن آماده است. (لويي پاستور)

هرگاه تمام بلاها و سختي هاي بشر را در يك جا جمع كنند و در ميان مردم تقسيم نمايند، بدبخت ترين مردم چون سهم خود…

شايد تو تجهيزات بيشتري در اختيار داشته باشي، اما همان آدم گذشته باقي خواهي ماند. (اشو)

كسي نمي تواند فكري را براي من انديشه كند، همان گونه كه كسي نمي تواند كلاهم را براي من بر سرِ خود كند. (ويتگنشتاين)

شايد طبيعت، (حقيقت) زني باشد كه حق دارد نخواهد اساس وجودش برملا شود. (نيچه)

كسي كه نمي‌تواند كمكي به خود بكند، هيچ بهره‌اي از خرد خود نخواهد برد. (نامشخص)

شتابنده ترين راه دريافت عشق، بخشيدن آن به ديگران است. (آلبرت انيشتين)

شخص غايب هميشه مورد سرزنش است. (مثل لهستاني)

شخصيت راستين ما همان كارهايي است كه در نبود ديگران انجام مي‌دهيم و با خود مي‌گوييم هيچ كس كه ما را زير نظر ندارد. (نامشخص)

شرايط، مهم نيست، واكنش شما نسبت به شرايط، مهم است. (نامشخص)

شعر، اركستر پرهيجاني است كه آواز طبيعت و بشر و حوادث را به هم آميخته است. (ويكتور هوگو)

شك و ترديد و ترس، بدترين دشمنان انسان هستند. (نامشخص)

دعا كن و از خدا بخواه، ولي به سوي ساحل هم پارو بزن. (مثل روسي)

دل احمق در دهانش و دهان حكيم در دلش است . (نامشخص)

دلسوزي ام بر همه ي گذشته از آن [جهت] است كه آن را بازيچه مي بينم. بازيچه ي لطف و عقل و جنون هر نسلي…

دليل اين كه نمي خنديد آن نيست كه پير شده ايد؛ شما پير مي شويد چون نمي خنديد. (لوئيز هي)

دنيا به حرف كسي گوش مي دهد كه داراي اراده اي قوي است و مي داند كه به كدامين سو مي رود. (گاليله)

دنيا مانند انباري، يك باغ، يك اتاق پُرهمهمه و يك بازار است. (كريستين بوبن)

دهش (بخشش)، آنگاه كه از ثروت است و از مكنت، هر چه بسيار، باز اندك باشد، كه واقعيت بخشش، ايثار از خويشتن است. (جبران خليل…

دو كلمه آري و نه كه تلفظ شان آسان است، كلماتي هستند كه براي اداي آنها انديشه و مطالعه فراوان لازم است. (نامشخص)

دوري كردن از بيان باورها و پيشداوري، بخشي از فرآيند پيشرونده‌ي شكوفا كردن آدمي است. (آبراهام مازلو)

دوست دارم فرزندان، همچون سرانجامي خوش بر داستان زندگي‌ام باشند. (نامشخص)

دوست، كسي است كه قدر مرا مي داند و براي من ارزش قايل است. (آلبرت هاباردد)