قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

تمامي هنر، حتي يك منظره، نوعي گفت و گو است. (نامشخص)

كسي كه با خدا همراه است، شكست ناپذير مي شود. (فلورانس اسكاول شين)

طول عمر انسان از روي كردار و انديشه هاي او سنجيده مي شود، نه از تعداد سالهايي كه زندگي مي كند. (ساموئل اسمايلز)

تن پوشي زيباتر از سرشت و گفتار نيكو سراغ ندارم. (ارد بزرگ)

كسي كه آرمان نداشته باشد، كمتر بي بند و بار است تا كسي كه راه رسيدن به آرمانش را نمي داند. (نيچه)

عاشق بودن، توانمند بودن در پذيرفتن ايده ها و حقايق تازه است؛ دانستن، آن است كه ديگري نيز آنچه كه بوده باقي نمي ماند و…

تندرستي ما بيشتر به گونه ي زندگي و تكاپوي مان بستگي دارد، تا به سن و سال. (آنتوني رابينز)

كسي به جز خودم مسئول سقوطم نيست؛ بزرگترين دشمني كه باعث به وجود آمدن سرنوشتي غم انگيز و اندوهبار برايم شده تنها خودم هستم. (ناپلئون…

عاشقي كه با تن بشري نه با نفس انساني عشق مي ورزد، نه او را قدر و قيمتي هست و نه عشق او را دوام…

تنها آناني شايسته‌ي زيستن هستند كه از مرگ نهراسند. (نامشخص)

كسي سزاوار آزادي است كه بتواند بر هوسهاي خود چيره شود. (گوته)

عروس زندگاني نامش كار است. اگر شما داماد اين عروس شويد، فرزند شما سعادت نام خواهد داشت. (بنجامين فرانكلين)

تنها با تلاش و كوشش است كه مي‌توانيد كامروا شويد. (آنتوني رابينز)

كسب دانش، در حقيقت، كشف تدريجي جهل و ناداني است. (ويل دورانت)

عشق از بزرگترين و قويترين مردان، ديوانگان و از ديوانگان، عاقلان دور انديش مي سازد. (گوستاولوبون)

تنها تجربه است كه مي تواند زهداني را كه در آن اثري هنري نطفه بندي شده است بارور سازد. (اريك نيوتن)

كساني كه دوستي را از زندگي برمي دارند، مثل آن است كه آفتاب را از جهان برداشته اند. (سيسرو)

عشق، انسان را خردمند و باتجربه مي كند. (نامشخص)

تنها دانشي باقي مي ماند و فراموش نمي شود كه همراه با عمل باشد. (جرج برنارد شاو)

كساني كه به تواناييهاي خود باور دارند، به كارهاي دشوار به ديده ي چالش هايي مي نگرند كه بايد بر آنها پيروز شوند نه به…

عشق براي مرد [ گونه اي ] از احساسات عميق و غير ارادي نيست، بلكه قصد و عقيده است. (نامشخص)

تنها راه دستيابي به نيك بختي درازمدت آن است كه بر مبناي بزرگترين آرمانهاي خود زندگي كنيم، يعني هدف راستين خود را بشناسيم و بر…

كرهاي حقيقي كساني هستند كه نمي خواهند بشنوند. (مثل آفريقائي)

عشق، بيشتر گونه اي عذاب است، اما بي بهره بودن از آن مرگ است. (ويليام شكسپير)

تنها راهزني كه دار و ندار آدمي را به تاراج مي برد، انديشه هاي منفي خود او است. (فلورانس اسكاول شين)

كساني كه احساس خوبي نسبت به خود دارند، زياد از آينده نمي‌ترسند. چه شرايط روبراه باشد، چه همه چيز رو به ويراني رود، استواري اين…

عشق تاريخچه زندگي است…. اما در زندگي مرد حادثه اي بيش نيست. (نامشخص)

تنها عشق مي تواند آدمي را از خانه و كاشانه اش آواره كند و تنها خاطره ي مرد ماهيگيري رعنا مي تواند آبي درياي كوچكي…

كردار بالاتر از كلمات سخن مي گويند و دروغهاي كمتري مي گويند. (نامشخص)

عشق، تنها نيرويي‌ست كه دشمني را به دوستي تبديل مي‌كند. (مارتين لوتركينگ)

تنها كساني كه بيش از ثروتمندان به پول مي انديشند فقرا هستند. (اسكار وايلد)

كتاب خوب به منزله ي بهترين دوست و مونس انسان است. اخلاق و صفات كتاب مانند انسان تغييرپذير نيست و هرچه از اول بوده است…

عشق، خودرو بي نقصي است؛ راننده و سرنشين ناقص اند و راه، ناهموار. (فرانتس كافكا)

تنها لحظه ي حال، حقيقت محض است و هر چيز ديگر صرفاً خيال پردازي و بازيگوشي انديشه است. (آرتور شوپنهاور)

كاميابي خود را به داوري بنشين، از اين روش كه بداني چه واگذارده اي تا كاميابي را به دست آوري. (دالاي لاما)

عشق را در دلت نگه دار؛ زندگي بدون عشق همچون باغ بدون آفتاب است كه گلها در آن مرده اند. (لئو بوسكاليا)

تنها هنرمنداني كه برايشان راه باز مي كنم، كودكان هستند. از نظر من، نقاشي هاي كودكان در زمره‌ي كارهاي استادان قرار دارند. (نامشخص)

كاش مي دانستم چه كسي مرا غيبت مي كند، چه كسي مرا دشمن مي دارد و چه كسي بد مرا مي گويد تا او را…

عشق راستين يعني اينكه شما كسي را به آسمان برسانيد و زماني كه به پايين مي‌افتد، براي گرفتن او، آنجا باشيد. (نامشخص)

تنهايي براي جوان ارزشمند و براي پير آزار دهنده است. (ارد بزرگ)

كامل بودن بيان در اين است كه روشن باشد بي آنكه عادي باشد. (ارسطو)

عشق، سپيده دم ازدواج است و ازدواج، شامگاه عشق. (اونوره دو بالزاك)

تهيدستي يا توانگري شما نتيجه‌ي ذهن انديشمند شماست كه مي‌تواند شما را نيازمند يا بي‌نياز سازد. (پرمودا باترا)

كاري كه بايد بشود، ارزش انجام شدن را دارد، گرچه بد انجام شود. (نامشخص)

عشق عينك سبزي است كه با آن انسان كاه را يونجه مي بيند. (مارك تواين)

تو رنج نمي‌بري، فقط فردي كه تو خود را او تصور مي‌كني، رنج مي‌برد؛ تو نمي‌تواني رنج ببري. (نامشخص)

كارهاي عظيم مستلزم كار گروهي عظيم هستند. (جان ماكسول)

عشق ما را مي كشد تا دوباره حياتمان بخشد. (ويليام شكسپير)

توان آدميان را با آرزوهايشان مي توان سنجيد. (ارد بزرگ)

كار هر كسي نيست كه چرخ دنده هاي از هم پاشيده اي را از نو بر هم سوار كند. (كريستين بوبن)