رضا براهنی
شکفته بادا لبان من،
شکفته بادا لبان من، که نیمهماهِ نیمرخانِ تو را، شبانه میبوسند. فدای تو، دو چشم من، که چشمهای تو را خواب دیدهاند. ببینمت! تو کجایی…
یک لحظه صبر کن؛
یک لحظه صبر کن؛ من دستمال پیشم نیست. با پشت دستم، با آستینم سیلاب اشک را که ستردم، و چشمهای سرخم را در جیب پلکهای…
چه جوانانی! اسماعیل، میبینی؟ چه جوانانی!
چه جوانانی! اسماعیل، میبینی؟ چه جوانانی! بسیاریشان هنوز صورت عشق را بر سینه نفشردهاند و موهای صورت پسرها هنوز درنیامده. و دخترها را میبینی؟ چه…
شتاب کردم که آفتاب بیاید
شتاب کردم که آفتاب بیاید نیامد دویدم از پیِ دیوانهای که گیسوانِ بلوطش را به سِحرِ گرمِ مرمرِ لُمبرهایش میریخت که آفتاب بیاید نیامد به…
اطلاعیه برای شاعران و نویسندگان
پایگاه اینترنتی شعرستان از همکاری همه شاعران و نویسندگان آماتور و حرفه ای از سراسر جهان استقبال میکند و مشارکت فعال آنها را خیر مقدم میگوید. شما میتوانید اشعار، مطالب معلوماتی و مقالات خویش را از طریق ایمیل و یا فرم تماس ارسال نماید. مطالب ارسالی در اولین فرصت مناسب منتشر خواهند شد