هر کس می بی حقیقتی نوش کند

هر کس می بی حقیقتی نوش کند هر قول که می دهد فراموش کند یک رشته حقیقت آشکارا گفتم گر دولت ما به حرف حق…

ادامه مطلب

نمایشگاه امتعهٔ داخله

نمایشگاه امتعهٔ داخله گویم سخنی اگر که تصدیق کنید آن را به جوان و پیر تزریق کنید روزی‌ست که صنعتگر ایرانی را از راه خرید…

ادامه مطلب

ما دایره کثرت و قلت هستیم

ما دایره کثرت و قلت هستیم ما آینه عزت و ذلت هستیم تو در طلب حکومت مقتدری ما طالب اقتدار ملت هستیم

ادامه مطلب

گر دور زمانه این چنین خواهد بود

گر دور زمانه این چنین خواهد بود نااهل به اهل جانشین خواهد بود بحران اگر امتداد یابد چندی حال تو و من بدتر ازین خواهد…

ادامه مطلب

عالم همه عابدند و معبود یکی است

عالم همه عابدند و معبود یکی است دنیا همه ساجدند و مسجود یکی است با دیده انصاف چو نیکو نگری روحانی و ما را همه…

ادامه مطلب

روزی که ز دل بانگ خبردار زنیم

روزی که ز دل بانگ خبردار زنیم صد طعنه به سالار و به سردار زنیم هر کس که بود ناقض قانون، او را «منصور» بود…

ادامه مطلب

دنیا که سعادتش بود مال همه

دنیا که سعادتش بود مال همه از چیست که نیست شامل حال همه شهری که شرافتش برای جمعی است ای وای و دو صد وای…

ادامه مطلب

درد و غم خوبان جوان پیرم کرد

درد و غم خوبان جوان پیرم کرد بد عهدی آسمان زمینگیرم کرد من ماندم و من با همه بدبختیها ای مرگ بیا که زندگی سیرم…

ادامه مطلب

در مسلک مالک ملکی سالک شد

در مسلک مالک ملکی سالک شد از عشق به ملک آن ملک هالک شد آورد فشار چون به مستأجر خویش نامش بزبان دوزخی مالک شد

ادامه مطلب

در پای گلی شبی نهاده سر خویش

در پای گلی شبی نهاده سر خویش دادم به چمن آب ز چشم تر خویش آنگاه چو مرغ در قفس، با اندوه کردم سر خویش…

ادامه مطلب

چون عیش و غم زمانه قسمت کردند

چون عیش و غم زمانه قسمت کردند ما را غم بیکرانه قسمت کردند شیخ و شه و شحنه عیش و نوش همه را بردند و…

ادامه مطلب

تا عمر بود، درستی آئین من است

تا عمر بود، درستی آئین من است بدخواه کژی، مسلک دیرین من است آزادی و خیر خواهی نوع بشر مقصود و مرام و مسلک و…

ادامه مطلب

بی دوست شب فراق غم خوردن به

بی دوست شب فراق غم خوردن به غم خوردن و دندان به دل افشردن به گر زندگی این است که دل دارد و من صد…

ادامه مطلب

با مشت و لگد معنی امنیت چیست؟

با مشت و لگد معنی امنیت چیست؟ با نفی بلد ناجی امنیت کیست؟ با زور مرا مگو که امنیت هست با ناله ز من شنو…

ادامه مطلب

این قوم که تا کشور ما تاخته‌اند

این قوم که تا کشور ما تاخته‌اند با رایت خودسری برافراخته‌اند با این همه های هوی ایشان دیدیم هنگام عمل وظیفه نشناخته‌اند

ادامه مطلب

ای کاهن خودپرست، معبود تو کیست

ای کاهن خودپرست، معبود تو کیست وی خائن شوم پست، مقصود تو کیست با ناز ایاز جلوه منما کاین مرد هر چند که احمد است…

ادامه مطلب

ای داد که شیوه من و دل زاریست

ای داد که شیوه من و دل زاریست فریاد که پیشه تو دل آزاریست ایجاد وزیر و قاضی و شحنه شهر شه داند و من…

ادامه مطلب

اوضاع نجومی چو به تقویم آید

اوضاع نجومی چو به تقویم آید این جمله برجسته به تنظیم آید کز جانب کابینه امروزی ما از روز نخست بوی ترمیم آید

ادامه مطلب

آن کس که مقام مستشاری دارد

آن کس که مقام مستشاری دارد در مالیه اختصاص کاری دارد راپورت ورا اگر بدقت خوانی بیش از همه چیز امیدواری دارد

ادامه مطلب

آن رند دغل بازگه با مکر و حیل

آن رند دغل بازگه با مکر و حیل با لفظ قرارداد، می کرد جدل دیدی که چسان عاقبت اندر مجلس بگرفت قرارداد، ناطق به بغل

ادامه مطلب

افسوس که از رأی خراب من و تو

افسوس که از رأی خراب من و تو یکمرتبه شد پاک حساب من و تو آراء لواسان چو بخوبی خوانند حاکی است ز سؤ انتخاب…

ادامه مطلب