دردریات (مطایبهها) – عارف قزوینی
در راه کردستان
در راه کردستان حشمت الملک آن که عنوانش پیش من اینکه خواندمی خانش روز از صحبتش به تنگم و شب عاجز از قل قل قلیانش…
تیمورتاش نامه
تیمورتاش نامه چنین گفت رندی به تیمورتاش: «خیانت اگر کردی ایمن مباش » بهار خوش و خرمی شد چو طی رسد شام تاریک یلدای دی…
پدر نامه عارف
پدر نامه عارف بار آورنده شجر بی ثمر پدر ای زندگانیت همه با دردسر پدر ای مایه فلاکت و خون جگر پدر ای تربیت کننده…
فلفلحلحلح
فلفلحلحلح غزل «فلفلحلحح» همان غزلی ست که به جهت حضرت آیة الله کردستانی از بین راه که به طهران می آمدم ساخته (۱۳۴۱ ق) و…
دلاکیه عارف
دلاکیه عارف رفت شخصی تا که بتراشد سرش در بر دلاک از خود خر ترش لنگ بر زیر زنخ انداختش تیغ اندر سنگ روئین آختش…
ازین سپس من و کنجی و دلبری چون حور
ازین سپس من و کنجی و دلبری چون حور دگر بس است مرا صحبت هپور و چپور تو باشی و من و من باشم و…
نامه من برت از کان شفا میآید
نامه من برت از کان شفا میآید محترم دار که این نامه ز ما میآید از سیهکاری من گشته گریزان از من شکوهها دارد و…
یک غزل ناتمام عارف
یک غزل ناتمام عارف جان از غم دوست رستنی نیست زین دام هلاک جستنی نیست آن فتنه که خاستی و برخاست تا ننشینی نشستنی نیست…
قصیده علیجان
قصیده علیجان ای تو چو هوشنگ، هوشیار علیجان گویمت این نکته هوشدار علیجان موقع تنهائی همچو ذات خداوند جفت نداری چو کردگار علیجان گر تو…
هیئت کابینه تکیه دولت (طهران)
هیئت کابینه تکیه دولت (طهران) نشسته بودم دوش از درم درآمد یار شکن بزلف و گره بر جبین عرق بعذار خراب چون دل من چشم…