‎زندگى در گردن دانا

‎زندگى در گردن دانا ‎زندگى در گردن دانا وبالى بيش نيست ‎زيستن تا نيست گرديدن خيالى بيش نيست ‎آن كه بر وى تهمت بار امانت…

ادامه مطلب

رقيب بى حيا

رقيب بى حيا پشت سر ما را رقيب بى حيا دَو ميزند چون كه مى بيند مرا فوراً دَو خو ميزند اين گداى پول پرور…

ادامه مطلب

‎دل شد گداى كوه تو و من گداى دل

‎دل شد گداى كوه تو و من گداى دل ‎نالم گهى ز جور تو گه از جفاى دل ‎استاد ضيا قاريزاده

ادامه مطلب

‎در آن وادى نمى جوشد بهارى

‎در آن وادى نمى جوشد بهارى ‎كه غير از لاله پُر خونى ندارد ‎ز دامانش نمى خيزد غبارى ‎از آن صحرا كه مجنونى ندارد ‎استاد…

ادامه مطلب

‎خشك مغزان

‎خشك مغزان ‎خشك مغزانيكه از تقوا كر و فر مى كنند ‎دامن خورشيد را از معصيت تر مى كنند ‎هر كرا يابند دانا تر ز…

ادامه مطلب

‎چه شود گر كه در افتد نظر پير بمن

‎چه شود گر كه در افتد نظر پير بمن ‎خوش ندارم كه شود آئينه تصوير بمن ‎پيش از مرگ بديدار تو روشن گردد ‎جان من…

ادامه مطلب

‎تنها من و تنها او

‎تنها من و تنها او ‎شب بود ميان باغ تنها من و تنها او ‎چون بلبل و گل بوديم گويا من و بويا او ‎يك…

ادامه مطلب

‏‎پستى و بلندى

‏‎پستى و بلندى ‏‎به پستى گفت يك روزى، بلندى ‏‎كه زيبد مر مرا اين ارجمندى ‏‎نه هر پستى بود همپايه ى من ‏‎نه هر زشتى…

ادامه مطلب

‏‎بهاران

‏‎بهاران ‏‎بهار شد كه چمن رنگ و بو ز سر گيرد ‏‎بهار شد كه جهان رونق دگر گيرد ‏‎ بهار شد كه درختان شگوفه بار…

ادامه مطلب

بازيچهء ايام

بازيچهء ايام در غمكده اى دهر كس آرام ندارد آرام درين غمكده جز نام ندارد بى چرخ برين نيست نه آنجا و نه اينجا هر…

ادامه مطلب

‏‎اى بلبل شوريده! شور از تو، فغان از من

‏‎اى بلبل شوريده! شور از تو، فغان از من باز آ كه به هم ناليم ، اين از تو و آن از من برخيز كه…

ادامه مطلب

‎الا اى نى نواز آخر نوائى

‎الا اى نى نواز آخر نوائى ‎خروشى ناله ى شورِ صدائى ‎مبادا آتش صحرا شود سرد ‎مبادا كاروان خوابد بجائى ‎استاد ضيا قاريزاده

ادامه مطلب

ادب در سخن چون بود پرده پوش

ادب در سخن چون بود پرده پوش نيوشنده را نرم آيد به گوش استاد ضيا قاريزاده تابلو اثر محترم استاد منير پيكان

ادامه مطلب

‏‎ميهن اى ميهن

‏‎ميهن اى ميهن ‏‎مكن از شمع رويت نااميدم ميهن اى ميهن ‏‎كه من پروانه ى هردم شهيدم ميهن اى ميهن ‏‎ببخشا سرمه ى بينش، به…

ادامه مطلب