بارگی خواست شاد بهر شکار

بارگی خواست شاد بهر شکار بر نشست و بشد بدیدن شار

ادامه مطلب

دل پهلو پسر بساز آورد

دل پهلو پسر بساز آورد ساز مهرش همه فراز آورد

ادامه مطلب

صعب چون بیم و تلخ چون غم جفت

صعب چون بیم و تلخ چون غم جفت تار چون گور و تنگ چون دل زفت

ادامه مطلب

مهر ایشان بود فیا وارم

مهر ایشان بود فیا وارم غمتان من بهر دو بگسارم

ادامه مطلب

با غلامان و آلت شکره

با غلامان و آلت شکره کرد کار شکار و کار سره

ادامه مطلب

خواستم با نیاز و داشادش

خواستم با نیاز و داشادش پدر اینجا بمن فرستادش حرکاتش همه ره هنرست برم از جان من عزیزترست

ادامه مطلب

کار زرگر به زر شود بر راه

کار زرگر به زر شود بر راه زر به زرگر سپار و کار بخواه

ادامه مطلب

مثل مو بود بدین اندر

مثل مو بود بدین اندر مثل زو فرین و آهن در

ادامه مطلب

ببر آورد بخت پوده درخت

ببر آورد بخت پوده درخت من بدین شادم و تو شادی سخت

ادامه مطلب

رای دانا سر سخن ساریست

رای دانا سر سخن ساریست نیک بشنو که این سخن باریست

ادامه مطلب

که حسد هست دشمن ریمن

که حسد هست دشمن ریمن کیست کو نیست دشمن دشمن

ادامه مطلب

نکند میل بی هنر بهنر

نکند میل بی هنر بهنر که بیوسد ز زهر طعم شکر

ادامه مطلب

بر سر باد تند و موج بلند

بر سر باد تند و موج بلند تا بیک آبخوستشان افکند

ادامه مطلب

رخ ز دیده نگاشته بسر شک

رخ ز دیده نگاشته بسر شک وان سرشکش برنگ تازه زرشک

ادامه مطلب

گاه اقبال آبگینه خنور

گاه اقبال آبگینه خنور بستاند ز تو عدو به بلور

ادامه مطلب

نتوان ساخت از کدو گوداب

نتوان ساخت از کدو گوداب نه ز ریکاشه جامۀ سنجاب

ادامه مطلب

بسپاریم دل بجستن جنگ

بسپاریم دل بجستن جنگ در دم اژدها ویشک نهنگ

ادامه مطلب

رخم از رنگ تست ریشیده

رخم از رنگ تست ریشیده دلم از زلف تست پیچیده

ادامه مطلب

گرد پرگار چرخ مرکز بست

گرد پرگار چرخ مرکز بست شبه مرجان شد و بلور جمست

ادامه مطلب

هر که بر درگه ملوک بود

هر که بر درگه ملوک بود از چنین کار با خدوک بود

ادامه مطلب

با درفش ار تپانچه خواهی زد

با درفش ار تپانچه خواهی زد باز گردد بتو هر آینه بد

ادامه مطلب

چون همی شد بخانه آماده

چون همی شد بخانه آماده دید مردی براه استاده

ادامه مطلب

گفت بر پرنیان ریشیده

گفت بر پرنیان ریشیده طبل عطار شد پریشیده

ادامه مطلب

هر که را رهبری کلاغ کند

هر که را رهبری کلاغ کند بی گمان دل بدخمه داغ کند

ادامه مطلب

بندیان داشت بی زوار و پناه

بندیان داشت بی زوار و پناه برد با خویشتن بجمله براه

ادامه مطلب

روز پیکار و روز کردن کار

روز پیکار و روز کردن کار بستدندی ز شیر شرزه شکار

ادامه مطلب

فعل آلوده گوهر آلاید

فعل آلوده گوهر آلاید از خم سر که سر که پالاید هر کجا گوهری بدست بدیست بدگهر نیک چون تواند زیست بد ز بد گوهران…

ادامه مطلب

هر که را راهبر ز غن باشد

هر که را راهبر ز غن باشد منزل او بمرزغن باشد

ادامه مطلب

بهمه شهر بود ازو آذین

بهمه شهر بود ازو آذین در بریشم چو کرم پیله زمین

ادامه مطلب

زان گشاید فقع که بگشادی

زان گشاید فقع که بگشادی زان نمایذ ترا که بنمادی

ادامه مطلب

گفت کاین مردمان بی باکند

گفت کاین مردمان بی باکند همه همواره دزد و چالاکند

ادامه مطلب

هر که فرهنگ ازو فروهیدست

هر که فرهنگ ازو فروهیدست تیز مغزی ازو نکوهیدست

ادامه مطلب

بیوفا هست دوخته بدو نخ

بیوفا هست دوخته بدو نخ بد گهر هست هیزم دوزخ

ادامه مطلب

زان مثا حال من بگشت و بتافت

زان مثا حال من بگشت و بتافت که کسی شال جست و دیبا یافت

ادامه مطلب

گنجشک از آنکه فزون دارد تاو(؟)

گنجشک از آنکه فزون دارد تاو(؟) در کشیده بپشت ماهی و گاو

ادامه مطلب

هرچه یابی وزان فرومولی

هرچه یابی وزان فرومولی نشمرند از تو آن ببشکولی

ادامه مطلب

پادشاهی که با شکه باشد

پادشاهی که با شکه باشد حزم او چون بلند که باشد

ادامه مطلب

زود بردند و آزمودندش

زود بردند و آزمودندش همه کاچالها نمودندش

ادامه مطلب

گفت نقاش چونکه نشناسم

گفت نقاش چونکه نشناسم که نه دیوانه و نه فرناسم

ادامه مطلب

ویحک ای ابر گنهکاران

ویحک ای ابر گنهکاران سنگک و برف باری و باران

ادامه مطلب

آب و آتش بهم نیامیزد

آب و آتش بهم نیامیزد بالوایه ز خاک بگریزد

ادامه مطلب

تیره بر چرخ راه کاهکشان

تیره بر چرخ راه کاهکشان همچو گیسوی زنگیان بنشان

ادامه مطلب

ساخت آنگه یکی بیوگانی

ساخت آنگه یکی بیوگانی هم بر آئین و رسم یونانی

ادامه مطلب

گفتم این و گریختم ز عسس

گفتم این و گریختم ز عسس شاه شطرنج را نگیرد کس

ادامه مطلب

هرچه واجب شود ز باد افراه

هرچه واجب شود ز باد افراه بکنید و جز این ندارم راه

ادامه مطلب

از تک اسب و بانگ نعرۀ مرد

از تک اسب و بانگ نعرۀ مرد کوه یر نوف شد هوا پر گرد

ادامه مطلب

تبنک را چو کژ نهی بیشک

تبنک را چو کژ نهی بیشک ریخته کژ برآید از تنبک

ادامه مطلب

سر که یابد گسسته کیسنه را

سر که یابد گسسته کیسنه را دور باشد بتاوه کرسنه را

ادامه مطلب

لاله از خون دیده آغشته

لاله از خون دیده آغشته متحیر بماند و سرگشته

ادامه مطلب

آن صنم را ز گاز و ز نشکنج

آن صنم را ز گاز و ز نشکنج تن بنفشه شد و دو لب نارنج

ادامه مطلب