لبخند بر لبان تو لبریز آتش است
در دیده ام تلاطم اشکِ مشوّش است
رنگین کمان عشق تو ای آسمان ناز
با جاودانهرنگ محبت منقّش است
زلفِ تو در نگاه من ای نکهتِ خیال
توفان نوحپرور امواج سرکش است
در خلوت نیایش سرشار از شهود
یارِ فرشتهسیرت رندان پریوش است
تیری که از نگاه تو برخاست دل گرفت
از روز لمیزل به خدا این کشاکش است
در هر کجا که دل بتپد میکنم سماع
آشفته از ترنّم مستانه آرش است
آنکس که از شرار هوس میکند عبور
ای عشق ای تجلّی مانا، سیاوش است
عبدالغفور آرزو
بامداد پنجشنبه
۱۳/ ۷ / ۱۴۰۲خورشیدی
۵ اکتبر ۲۰۲۳م