از برون چون مگس آلوده بشهد هوسیم

از برون چون مگس آلوده بشهد هوسیم
وز درون با ملک سدره نشین همنفسیم
گرچه در باغ جهان مرغ دل ما ننشست
چاره صبر است و تحمل که اسیر قفسیم
گلبن گلشن قدسیم بر اهل نظر
گرچه در چشم خسان خوار تر از خار و خسیم
نام ما را بشمار سگ او کس نگرفت
هر کجا ذکر سگ یار بود ما چه کسیم
یاری تشنه لبان گر کنی ای خضر کرم
یار ما باش که ما تشنه لب بازپسیم
چند کوشیم چو اهلی ز پی وعده وصل
بخدا تا برسد وعده وصلش نرسیم
اهلی شیرازی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *