ز سوز عشق تودرسینه آتشی داریم

ز سوز عشق تودرسینه آتشی داریم
در آتشیم وعجب حالت خوشی داریم
شودنصیب دل ما هر آن بلا که رسد
دل شکسته زار بلاکشی داریم
ز چشمهای توما را دلی بود بیمار
ز طره های توحال مشوشی داریم
گرفته نقش خیال رخ تو دردل ما
بیا که منزل خاص منقشی داریم
به ما مگو زچه شوریده ایم و دیوانه
مگر نه چون تو نگار پریوشی داریم
توراست سیم ز ساق ومراست زر از چهر
عجب من وتوزر وسیم بی غشی داریم
بگفتمش چه رخت کرده با بلند اقبال
بگفت بر شه شطرنج اوکشی داریم
بلند اقبال
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *