این لحظه های زیبا هست
همین که هستم و
طومار آرزو ها هست
همین که فرصت دیشب
‘کشید تا امشب
همین که امشب مان را
پلی به فردا هست
همین که هستی و
در هستی تو من هستم
همین که نیست - مرا نیست،
هست – اما – هست
همین که تشنه ی یک جرعه ایم و خوشحالیم –
که در حوالی مان
رود هست دریا هست
همین که
هیچ نیازی به حبِ خوابی نیست
که شاعریم و
اگر خواب نیست، رویا هست
همین که در منی و
مرز و دیده بانی نیست
قبول کرده ام – آری –
هنوز دنیا هست…
محمدعلی بهمنی