درمن تمام درد جهان، رقص میکند
چنگیزهای چرخ زمان، رقص میکند!
در من درخت پیر به چنگال یک تبر
فریاد میزند که نمان! رقص میکند
در من عروسکان کفنپوش سوریه
در لابه لای تیروکمان،رقص میکند
درمن زبالهدان زیادیست، کودکی
اینجا برای لقمه ی نان، رقص میکند!
در من فغان مردِ مسافر که سالهاست
از درد دانه ی سرطان، رقص میکند
درمن فضایی وحدت ملی، فضای صلح
تا انتهای زخم زبان، رقص میکند!
عارف بسام
از مجموعه ی (سایه های بی سرنوشت )