از من حذر کنید
من آسمانی ام
من چون فرشته پاکم و من کهکهشانی ام
من از تبار مریم ما این جا
برای چه آلوده میکنید
این دامن مرا
شرم از رخم کنید
بیهوده مشکنید
قلب مرا امید مرا باور مرا
ای مردم زمین
من ابدیده تکه ای پولاد خاورم
من برگزیده دختر خورشید باورم
با من سفر کنید
تا دور دست شهر اثیری عشقها
تا قطره قطره آبشد برف قله ها
تا لحظه لحظه مرگ و شکست دقیقه ها
ای مردم زمین
من دخت خاورم که به شب میروم به عرش
تا خوبتر سرشت شما را نظر کنم
اما دریغ و درد
این جا در این زمین
اینجا چه دولتیست
اینجا نه آدمیست
نی ادمیتیست
گر گان بیشه حامی ناموس آدم است
شبها چه پرغم است
هر گوشه ماتم است
این دستها به خون ضعیفان بیگناه
اینگونه تا تر است
شبها چه پر غم است
هر گوشه ماتم است
ای مردم زمین شبها ……چه …پر …غم ….است
اي مردم زمين
ازمن حذر كنيد
من آسماني ام
من چون فرشته پاك دل وكهكشاني ام
من از تبار مريم ام اينجا براي چه
آلوده مي كنيد
اين دامن مرا
شرم از رخم كنيد
بيهوده مشكنيد
قلب مرا اميد مرا، باور مرا
اي مردم زمين
من آبديده تكه پولاد خاورم
من برگزيده دخترخورشيد خاورم
بامن سفر كنيد
تادوردست شهر اثيري عشقها
تاقطره قطره آب شده برف قله ها
تالحظه لحظه مرگ وشكست دقيقه ها
اي مردم زمين
من دخت خاورم كه به شب
ميروم به عرش
تاخوبتر سرشت شمارا نظركنم
مژگان ساغر شفا