می‌چکم از غم تو آب مقطر شده‌ام

می‌چکم از غم تو آب مقطر شده‌ام
من که از تشنه‌گی روح مکدر شده‌ام
عطر یک مرده به حلقوم اتاقم پیچید
آه ای مرگ! ببین! خوب معطر شده‌ام
وزن فرسایشِ اندوه و غمِ ممتد او
لاغرم گرچه؛ ولی چند برابر شده‌ام
«یک نفر آدمم و چند نفر غمگینم»
قد ویرانی یک خانه، محقر شده‌ام
او خودش خانه و اولاد و زن خود بود و…
به عبث روسری و مادر و همسر شده‌ام
یک وجب جای اضافی تهِ گورم بدهید
با غم و حسرت او چند برابر شده‌ام

تمنا توانگر

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *