غمگین نباش ای زن! که آب و دانه‌یی داری

غمگین نباش ای زن! که آب و دانه‌یی داری
در گوشه یی از این زمین دیوانه‌یی داری

تشویش از بخت خوش و ناخوش نکن وقتی
مانند من یک جغد در ویرانه‌یی داری

دنیای من مانند کازینوست، پُر جنجال…
اما تو در هر سوی خود میخانه‌یی داری

خواهی نخواهی زندگی تلخ است، طاعون است
خواهی نخواهی وضع مظلومانه‌یی داری

می دانم این که مثل من، گاهی که دلتنگی
تنها برای گریه، کنج خانه‌یی داری

بر چشم‌هایم گاهگاهی رفت و آمد کن
تا که بدانی از خود و بیگانه‌یی داری

غمگین نباش ای زن! زن زیبا، همین کافی‌ست،
از خونت استحقاق «ماهیانه»‌یی داری

سهراب سیرت

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *