تو از پروان من از بلخ و دو تا هم خانه هم آواز
تو از قلب سمرقند و من از قلب تخارستان
تو از غزنی من از بامیان دو تا همسایه و همراز
تو از حافظ من از رومی تو از سعدی من از جامی
بخوان شعری و دل ها را به ساز محشر ات بنواز
تو از کابل من از زابل بیا تا گل برافشانیم
تو از کندز من از بغلان دو تا عاشق دو تا طناز
تو از شهر بخارا و من از شهر گل و بلبل
من از غورم تو از پامیر تویی هم کیش و هم دمساز
تو از ملک دماوندو و منم از ملک کاپیسا
تو از جوزجان من از کولاب دو تا همسنگر و سرباز
طلحه مهاجر