آمرم مسعود و ملک من خراسان است عزیز
رهبرم استاد و جای من بدخشان است عزیز
خانه ام درواز و ملک ما همان کولاب نغز
غیر این باشد چو ما را همچو زندان است عزیز
من به قربان خجند و سغد و ختلان میشوم
دره پنجشیر ما هم پاره ای جان است عزیز
از سمرقند و بخارا من چه گویم خود ببین
جای بود و باش من در پُلِ مالان است عزیز
من خراسان زاده ام دست من و دامان پیر
بلخ ما منزلگه کبک خرامان است عزیز
طلحه مهاجر