مرگ حق است ولی تلخ بود تکرارش
دلم اندازه کافی به خودش غم دارد
” به خدا حافظی تلخ ” مده آزارش
اژدهای غم عشقت به دلم خوابیده
لطفا از صحبت رفتن نکنی بیدارش
سینه ی تنگ من اندوه فراوان دارد
مکن این سقف ترک خورده را آوارش
هرکسی دید به درد دل من پَی برد و …
گفت: با مرگ و تباهی کشد آخر کارش
به گل روی تو اخلاق همه گل کرده
هرکسی بر حسب میل بود افکارش
محمد خردمند