موري كه قصدِ جانِ من رندانه كرده بود

موري كه قصدِ جانِ من رندانه كرده بود
یک باکتُری که خانه ام ويرانه كرده بود
دیوانه سیرتی چو پلنگ درنده يي
روحم خراش داده و ديوانه كرده بود
از دوزخِ پلیدعطشي داد پيك عشق
نامهربان که میل خود، مستانه كرده بود
در ظلمتِ نگاه او گشتم فنا ترین
وقتی که دل تمایل ميخانه كرده بود
از چشم من فتاد و ازقلبم كشيدمش
آنرا كه در دل و تن من خانه كرده بود
با اشک خود زُدودَمش از سینه و سرم
آنرا که میل لعبتِ جانانه كرده بود
شهلا دانشور
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *