تابوتِ برگ و بار،که پاییز می کشید

تابوتِ برگ و بار،که پاییز می کشید
یادیست از بهار،که پاییز می کشید
هر شاخه ای سرود شکستن بلند کرد
با رقص روی دار، که پاییز می کشید
درگوش سنگِ دل شکنِ باغِ شیشه بود
فریاد هر انار، که پاییزمی کشید
دیدی که باد بُرد به حسرت پرنده را
از دوش هر چنار، که پاییز می کشید
دلگیر بود باغ ز دیبای رنگ رنگ
با یک نگاه تار که پاییز می کشید
یک فصل قصه گفت ز آغوش سرد او
یک عمر انتظارکه پاییز می کشید
تصویر پاره پاره ی گل های عشق بود
بر روی لاله زار که پاییز می کشید
شگوفه باختری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *