ای سرزمین خستۀ من کو بهار تو؟
ای لانۀ امید دلم کو کنار تو؟
بی تو ستاره ها ز شبم کوچ می کنند
بی من چه گونه می گذرد روزگار تو
ای پاک، ای صمیمی، ای ناب تر صدا
بنگر مرا، شکسته ترم از قرار تو
بنگر چه گونه میگذرد روز های من
دور از شبان روشن آیینه وار تو
بی تو نوای عشق به نای دلم شکست
ای آشیان سبز غزل، آبشار تو
من تشنۀ تو ام به خدا تشنۀ تو ام
کی می رسد به تشنه گی ام چشمه سار تو
بیگانه از بهار دیاران ِ دیگرم
من لانه کرده ام به هوای بهار تو
حمیرا نکهت دستگیرزاده