آه، این پیاله

آه، این پیاله

این روز‌های هفته و تصمیم‌های خام
باز آمدن به خویش از این گام، یک کلام
این روز های هفته چه بیهوده می‌خوریم
هم غصه‌های خاص وَ هم غصه‌های عام
این روز های هفته فقط بیت آتشیم
آتش به غیرِ دود چه می‌آورد پیام
این روز‌های هفته چه بیهوده‌ایم ما
هر لحظه انفجارِ حضوری‌ست والسلام
گاهی ز زنده‌گی پُر و گاهی ز مرگ پُر
آه این پیاله این که همش آدم است نام
آه این پیاله این که سرودِ شکستن است
لبریز گشته این همه از چای انتقام
تصویرۀ خداست فراموش خود شده‌ست
در این مقام سخت به هم ریخت بی‌مقام
اعرابی است و کعبه نمی‌خوانَدش به خویش
این راه رفته است به بازار‌های شام
آهوست های‌هوی سرشتش دویدن است
هم می‌جهد ز دام وَ هم می‌رود به دام
آه، این پیاله این که به تخمیر رفته است
زآبِ حلال سر زده و می‌شود حرام
آه این پیاله پخته نخواهد شد ایچگاه
خالده فروغ

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *