رفته از دست اختیارم روز شب
دشنه خوردم از قضای روزگار
خون نرفته شرمسارم روز و شب
چهره زرد و اشک طوفان پرور است
در خزان و نو بهارم روز و شب
عشق را باشد هزاران داستان
بلبل و قمری و سارم روز و شب
نبض تحریک طپش آهنگ کیست
عضو، عضو آیینه دارم روز و شب
دل کشد یکسو هوس سوی دگر
در نبرد و کار زارم روز و شب
کی بگنجد جلوه در میزان عیش
شهروند شهریارم روز و شب
از ظهور فکرت معنی پذیر
بخردان را مستشارم روز و شب
بر شهیدان جنون الفت مراست
در جمع مجنون شمارم روز و شب
انگبین عشق دارد جام من
مست و بیهوش و خمارم روز و شب
کشف تحقیق سخن را زیوریست
مصرع و بیت را نوارم روز و شب
مونس دلدارم و دلداده گان
با محبت پیشه یارم روز و شب
شد ادب محمود را رسم و روش
زین روش دست بر ندارم روز و شب
جمعه 22 سنبله 1392 هجری خورشیدی
که برابر میشود به 13 سپتامبر 2013 میلادی
سرودم
احمد محمود امپراطور