‎سياه چشم

‎سياه چشم
‎سياه چشم اى گل نو رسته ى من
‎سياه چشم اى بت گلدسته ى من
‎سياه چشم اى سياه چشم جفا كار
‎ببين حال خراب و خسته ى من
‎سياه چشمك بيا پشت قلايت
‎بيا اين جان و دل بادا فدايت
‎بيا كه عرض دل با تو بگويم
‎به چشم خود ببوسم خاك پايت
‎سياه چشم هر دو چشمت چون ستاره
‎دل عاشق ز دستت پاره پاره
‎الهى تا ابد تو زنده باشى
‎مه كه مردم ز غم پروا نداره
‎سياه چشمان اگر مردم ز هجران
‎بخاكم كن در اين دشت و بيابان
‎بخاكم كن گل افشان در مزارم
‎نشين در ماتمم با چشم گريان
‎سياه چشمان دلم ديوانه گشته
‎گپك هايم در جهان افسانه گشته
‎بسوزه قصه هاى عاشقى ما
‎كه نقل مجلس هر خانه گشته
‎استاد ضيا قاريزاده

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *