با ساز و سرود و با ترانه
گشتيم به شاهدي روانه
گفتم به عروس محرمانه
كاي لعل لب تو قند خشتي است
برگو كه وكيل مطلق كيست؟
اي سرو رسا، سلام عليكم
اي كان حيا، سلام عليكم
اي زهره لقا، سلام عليكم
جايز به وكالتت كدامي است
برگو كه وكيل مطلقت كيست؟
اى حجله نشين حور طلعت
ما آمده ايم بر شهادت
داريم رجا به گردن پَت
يك حرف خوش از لب تو كافيست
بر گو كه وكيل مطلقت كيست
زن ها همگي خموش بايد
بيغلغله و خروش بايد
بر حرف خوش تو گوش بايد
كاين نغمه نواي آسماني است
برگو كه وكيل مطلقت كيست؟
بنگر كه به گوشة كَتاره
داماد ستاده چون مناره
بيچاره گك انتظار داره
از شرم و حيا به مرگ راضيست
برگو كه وكيل مطلقت كيست؟
از ناز، خموشي اي سخنور؟
يا گوش مباركت بود كر؟
اين است گر انتخاب مادر
بربادي بچه ها بديهى است
برگو كه وكيل مطلقت كيست؟
اين راز نهفته را چو بشنفت
زين گفته لبش چو غنچه بشكفت
وانگه به ضيا ز درد دل گفت:
بشنو كه به قلب بنده كس نيست
گفتم كه وكيل مطلقم كيست
استاد ضيا قاريزاده