باد است گل آورده سرِ شانه به نوروز
این خستهدلاناند که با فرق رواناند
میخانه به میخانه به میخانه به نوروز
عیار و علمدار و علیوار کسی نیست
جز چند نفر آدم دیوانه به نوروز
بانو ! غزلت نُقل مجالس شده باشد
باز آی و بخوان شعر بهارانه به نوروز
با قصهٔ رنگین «گلیمباف» و گل سرخ
اوسانهٔ ماهم شده سیسانه به نوروز
بگذار که توصیف گل روی تو باشد
بین رفقا قصهٔ عصرانه به نوروز
سهراب به کاشان، دو قدم مانده به گل گفت:
در بلخ پر از گل شده کاشانه به نوروز
یحیا جواهری