یکبار هم نشد که بگویی حلالتام
اینروزها که عشق و تعارف، دقیقهییست
من یار ماه و سال تو و «اندیوالتام»
تا هر کجا که خواست دلت سیر کن بپر
اما مبر ز یاد که من پرّ و بالتام
تو یک زنی و زن که جلالتمآب نیست
خیر است من رعیت جاه و جلالتام
بدخو و بدقلق شدهای؛ لیک من هنوز
سنگ صبور قهر تو و قیل و قالتام
در هر طلوع فجر پس از اولین نماز
در آرزوی گفتنِ یک «کیف حالتام»
ا🔹ا
نفرین به ساز و سنج تو ای روزگار بد
گر خوب مینوازی و بد، بیخیالتام
یحیا جواهری