جای باران گر ببارد سنگ سرخ از آسمان

جای باران گر ببارد سنگ سرخ از آسمان
سر ز راهت بر ندارم؛ آی یار مهربان!‏
بیش از این دیگر مگو این من‌ منم آن تو تویی
این من و تو گفتن‌ات آتش زند در جسم و جان
تو کجا مجنون کجا، دیوانه‌ جان آرام‌تر
باید اول بگذری از هفت‌خوان عاشقان
جاده لبریز از مسافر، هر مسافر یک مریض
گم شد از فرهنگ ما حرف قشنگ «دوستان» ‏
این که می‌گویند با یک گل نخواهد شد بهار
می‌شود آری، چو پای عشق باشد در میان
هر چه پیش آید خوش آید هر چه خواهد شد شود
رفتن آسان است؛ اما عشق می‌گوید: بمان!!!‏
تو خودت ماه‌ هرات و شمع کابل، تا به کی
فیل تو در خواب بیند جنگل هندوستان
یحیا جواهری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *