چشمی برای گریه، چشمی برای خنده

چشمی برای گریه، چشمی برای خنده
پوشیده نیست بر کس این حرف پوست‌کنده
از وهم خود برون آ، این میله‌ها طلسم‌اند
در آسمان کسی نیست؛ پرواز کن پرنده
افسانهٔ چهل سال اندوه را گمشکو
هفتاد نسل ما را باشد همین بسنده
گم شو، بمیر کفتار! دنیای ما یکی نیست
آقای تو «پینوشه» محبوب ما «آلنده»
در نظم بورژوازی قانون و قصه این است
یا بره آهویی باش یا وحشی درنده
جُستیم یک دلی شاد؛ اما ندیده رفتیم
این قصه بود افسوس تمثیل توپ و دنده
یادداشت: «پینوشه» دیکتاتور سابق کشور شیلی و «سالوادور آلنده» شاعر و مبارز آن کشور که به دستور پینوشه کشته شد.
یحیا جواهری