دگر افسانه شد آن کاکُل و ابروی کج‌ات

دگر افسانه شد آن کاکُل و ابروی کج‌ات
نیست درشعر گپ از سلسلهٔ موی کج‌ات
از خدا خواسته‌ام تا که خودش راست کند
کجی زلف نه، اخلاق دو پهلوی کج‌ات
دو نگاه متفاوت، دو رقم سنگ محک
چقدر چشم فریب است ترازوی کج‌ات
شکل دست کج و دیوار کج این جا کم نیست
کاش کج‌تر نشود فکر بلاجوی کج‌ات
به کجی‌ی شف لنگوتهٔ شیخ است شبیه
بعدِ یک ضربه به دیوار، النگوی کج‌ات
ماهک یک‌شبهٔ من، وطنم بحرانی‌ست
این کژی‌ها نشود راست به ابروی کج‌ات
یحیا جواهری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *