به شهر سوختگان قحطی سپند افتد
هوای قامت او فکر را بلندی داد
سخن بلند شود عشق چون بلند افتد
به چشم کم نظران میل آتشین مکشید
که آتشی به هواداری سپند افتد
به صد چراغ گل و لاله ره برون نبرد
اگر نسیم در آن طره بلند افتد
مناز پر به سخنهای آتشین صائب
زبان شمع درین انجمن بلند افتد