از هریوا،
از دیاری خسته و خونین سخن گفتن چه دشوار است
واژگان گنگ اند،
از تخیّل مانده تبخالی
بحر باور خشک گردیده
خشکنایم نیلبک را برنمیتابد
مویههای سر بهزانو آسمان را میخراشد
میخروشم با نگاهی خسته و خاموش:
ای هریوا
ای دیار خسته و خونین من جانم فدایت!
عبدالغفور آرزو
۱۶/ ۷/ ۱۴۰۲ خورشیدی
۸ اکتبر ۲۰۲۴ م