گل ترانه

گل ترانه
نمی گذاری اگر دل به حال خود بگذارم
اگر شبی تو نباشی به گریه جان بسپارم
در آسمان نگاهت شهاب عاطفه گم شد
ستارۀ هوس را نمی شود بشمارم
میان باغ تمنا میان روضۀ خواهش
به لطف دختر شبنم گل ترانه بکارم
حریر بوسه بیفشان به دوش من که نمیرم
نگو که حوصله باید نمی شود که ندارم
تو اوج عشوه نوری تو کهکشان غروری
به من بتاب و برقصان مرا مرا که غبارم
شبیه بغض بهاری دلم گرفته ازین جا
درین کویر مکرر کجا روم چه ببارم
احمد پروین
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *