چون لاله کجا بود که داغی نکشیدیم
هرگز نگذشتی به رهی ایمه شبگرد
کاندر رهت از آه چراغی نکشیدیم
بی روی تو منت ز گل لاله نبردیم
هرگز ز خسی گنده دماغی نکشیدیم
آن خار ضعیفیم که از وادی محنت
هرگز ز هوس رخت بباغی نکشیدیم
اهلی چه نشاط آورد آن باده که هرگز
بی زهر غمی هیچ ایاغی نکشیدیم
اهلی شیرازی