تا بیش میشود غم ما کم نمی شود
پاکیزه دل چو آینه یی ای فرشته خوی
زان است کز رخ تو صفا کم نمی شود
آبش مگر ز چشمه خورشید داده اند
سرو ترا که نشو و نما کم نمی شود
از حد مبر جفا که وفایی که با من است
از صد هزار جور و جفا کم نمی شود
تا خود میانه گل و بلبل چه واقع است
کامد شد نسیم صبا کم نمی شود
اهلی نماند (هیچ) ز شاهان جم نشان
اما نشان اهل وفا کم نمی شود
اهلی شیرازی