رقیب از رشک من هر لحظه در خارها دارد

رقیب از رشک من هر لحظه در خارها دارد
که آن یوسف رخ از شوخی بمن آزارها دارد
مرا چون بید بنماید بغیر و زیر لب خندد
من از آن خنده میابم که با من کارها دارد
بهرجاییکه بنشیند چو خیزد دامن افشاند
که میداند ز مژگانم بدامن خارها دارد
نگویم با پری ماند پری را من کجا دیدم
همی بینم که نقشی بر در و دیوارها دارد
سگ کوی بتان باشد خورد سنگ جفا اهلی
نه از بیگانه بلک از خویشتن آزارها دارد
اهلی شیرازی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *