چشمی بماهم از پی نظاره داده اند
آندم که خورده اند دو لعل تو خون ما
یک جرعه هم بنرگس خونخواره داده اند
ما کشته توایم و ترا از برای ما
این نخل قامت و گل رخساره داده اند
آن ساقیان که باده مقصود میدهند
خون دلی بعاشق بیچاره داده اند
اهلی هلاک نیستی و بی نشانی
کانجا نشانش از دل آواره داده اند
اهلی شیرازی